|
با وجود متهم شدن بنسلمان از سوی جامعه اطلاعاتی آمریکا در ماجرای ترور خاشقجی اما دولت بایدن از قرار دادن نام او در فهرست تحریم عوامل این ترور امتناع کرد
گاوبازی!
بایدن هم دنبال انتقام از متحد سعودی ترامپ است و هم تلاش میکند گاو شیرده واشنگتن در منطقه را حفظ کند
گروه بینالملل: سرانجام کاخ سفید مجوز انتشار گزارش محرمانه اداره اطلاعات ملی ایالات متحده با عنوان «ارزیابی نقش رژیم سعودی در قتل جمال خاشقجی» را صادر کرد؛ گزارشی که به وضوح محمد بنسلمان، ولیعهد رژیم سعودی را به عنوان مطلع حتمی و حتی آمر قتل این روزنامهنگار مخالف در جریان حضورش از کنسولگری عربستان در استانبول معرفی میکند.
در همان مقدمه این گزارش طبقهبندی شده که 11 فوریه گذشته توسط دفتر مدیریت اطلاعات ملی آمریکا در اختیار نمایندگان و سناتورهای کنگره قرار گرفته بود، آمده است: «ارزیابی ما این است که محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی عملیات بازداشت و قتل جمال خاشقجی در کنسولگری این کشور در استانبول ترکیه را تایید کرده است».
همچنین تاکید شده بنسلمان نهتنها در تصمیمسازی این اقدام، بلکه اجرای آن و حتی جزئیات جنایت علیه خاشقجی نیز نقش کلیدی و غیرقابل انکار داشته است. جامعه اطلاعاتی آمریکا همچنین بدین موضوع مهم اشاره کرده که محال است ولیعهد سعودی از سال 2017 به این سو بر هیچیک از عملیاتهای دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی کشورش که خود رسما در راس آن قرار داشته، اشراف نداشته باشد.
جمال خاشقجی دوم اکتبر 2018 پس از آنکه همسر ترکیهایاش خدیجه چنگیز را مقابل در ورودی کنسولگری سعودی در استانبول تنها گذاشت، بر اساس دعوت رسمی یک مقام بلندپایه ریاض وارد آن شد اما بعد تا چند روز از انظار ناپدید شد. با پیگیری خانم چنگیز و دولت و پلیس ترکیه مشخص شد ماموران سعودی به رغم اظهار بیاطلاعی حکومت عربستان، روزنامهنگار مخالف خود را در داخل کنسولگری شکنجه داده، به قتل رسانده و سپس قطعات بدن او را به خارج از ساختمان منتقل و امحا کردهاند.
* لحن متناقض بایدن و کاخ سفید
با وجود اتهام رسمی جامعه اطلاعاتی آمریکا به بنسلمان درباره ترور خاشقجی اما دولت واشنگتن هنوز هیچ برنامهای برای تحریم بنسلمان نداشته و فقط به تحریم برخی نهادها و چهرههای مرتبط با او بسنده کرده است که این خود میتواند به اندازه افشای قتل خاشقجی یک رسوایی تلقی شود.
این رسوایی، سکوت یا بیعملی هر ۲ دولت جمهوریخواه و دموکرات آمریکا را که در ماههای پس از قتل فجیع ستوننویس برجسته عربستانی روزنامه واشنگتنپست در اکتبر 2018 روی کار آمدهاند، در قبال این جنایت دربر میگیرد. دونالد ترامپ تلاش کرد به طور کامل بر این جنایت گاو شیرده خود سرپوش بگذارد و حالا جو بایدن به رغم افشای جرم بنسلمان، حاضر نیست مجازاتی را متوجه متحد دستنشانده خود در ریاض کند.
جو بایدن، ساعاتی پس از نخستین تماس تلفنی خود به عنوان رئیسجمهور آمریکا با سلمان، پادشاه عربستان دستور انتشار این گزارش محرمانه توسط اداره اطلاعات ملی آمریکا را صادر کرد. او درباره این تماس به شبکه یونی ویژن گفت: «در تماس تلفنی با پادشاه سعودی به او گفتم که ریاض به دلیل نقض حقوق بشر مجازات خواهد شد. به ملکسلمان گفتم که آمریکا طی روزهای جمعه و دوشنبه تغییرات گسترده در روابط آمریکا و عربستان را اعلام خواهد کرد». با این حال بیانیه رسمی کاخ سفید درباره تماس ۲ طرف در تناقض با حرفهای بایدن و بسیار محافظهکارانه است و در آن فقط آمده که بایدن بر اهمیت دادن آمریکا به حقوق بشر و حاکمیت قانون در عربستان تأکید کرده است. همچنین آمده که رئیسجمهور آمریکا در گفتوگوی تلفنی روز پنجشنبه خود با سلمان بنعبدالعزیز اظهار داشته که واشنگتن تا حد امکان روابط قوی و شفاف با ریاض خواهد داشت.
به دنبال انتشار گزارش قتل خاشقجی لحن سعودیها جدی شده است. وزارت خارجه سعودی در بیانیهای رسمی در این باره، گزارش سیا را حاوی نتیجهگیریهای نادرست و تفسیرهای اهانتآمیز علیه پادشاهی سعودی دانسته و آن را قاطعانه رد کرده است.
در این بیانیه همچنین آمده است: «عربستان جنایت قتل خاشقجی را محکوم کرد و تدابیر لازم را برای تضمین عدم تکرار چنین رویدادی اتخاذ کرده است. جای تأسف دارد که چنین گزارشی از سوی آمریکا صادر شود و حاوی نتایج اشتباه و غیرقابل قبول باشد. دستگاه قضایی احکام خود در حق مرتکبان قتل را صادر کرده است که با استقبال خانواده خاشقجی روبهرو شد. ریاض هر اقدامی را که به رهبری و حاکمیت و استقلال دستگاه قضایی آن ضربه بزند، برنخواهد تابید».
البته رژیم ریاض واکنشی در قبال تحریم 76 نفر از مقامات و ماموران خود و البته یک نهاد نظامی این کشور نشان نداده است. بر اساس بیانیه آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا، دولت بایدن- هریس با از حالت محرمانه خارج کردن گزارش درباره ابعاد قتل وحشتناک جمال خاشقجی به عنوان بخشی از تعهدات دولت ایالات متحده، اقدامات بیشتری را برای تقویت محکومیت این جنایت در سطح جهانی انجام میدهد. در این بیانیه به تحریمها نیز اشاره شده است: «وزارت خارجه ایالات متحده پیرو ممنوعیتهای مرتبط با قتل خاشقجی، صدور ویزا برای 76 نفر از اتباع سعودی که اعتقاد ما بر این است در تهدید مخالفان حکومت سعودی از جمله جمال خاشقجی دست داشتهاند را ممنوع میکند». همزمان وزارت خزانهداری آمریکا نیز نیروی واکنش سریع سعودی - مستقیما تحت نظر بنسلمان - و «احمد العسیری» مشاور ویژه ولیعهد و معاون سابق سرویس امنیت و اطلاعات خارجی عربستان را تحریم کرد.
در همین رابطه باب منندز، سناتور دموکرات نیوجرسی و رئیس کمیته روابط خارجی سنا از تعهد جو بایدن به شفافیت و اجرای قانون به واسطه انتشار این گزارش، قدردانی کرد.
آوریل هاینس، مدیر اطلاعات ملی آمریکا نیز گمانهزنی کرده که از این پس رابطه واشنگتن با ریاض به چالش کشیده میشود.
با این همه پرهیز آمریکاییها از تحریم یا هر گونه موضعگیری علیه شخص ولیعهد سعودی به عنوان متهم اصلی پرونده خاشقجی بدین معنی است که بایدن قصد دارد ضمن محدود کردن قدرت بنسلمان، رابطه پرمنفعتی مشابه ترامپ بر اساس باجگیری از گاو شیرده سعودی با او برقرار کند.
به گزارش رویترز، 4 منبع نزدیک به دولت بایدن اعلام کردند تیم او در حال ارزیابی تجهیزات نظامیای هستند که قرار است در قالب قرارداد 500 میلیارد دلاری ترامپ با بنسلمان، به سعودیها فروخته شود.
آنها ابراز تردید کردهاند که آیا این تسلیحات دفاعی هستند یا خیر و آیا دولت بایدن مجوز نهایی شدن این قراردادها را صادر میکند یا نه؟ بر این اساس دموکراتها با لغو قرارداد تسلیحاتی بزرگ دوره جمهوریخواهان سعی دارند هم ژست حقوق بشری بگیرند و هم با تجدید آنها، پورسانتهای چند ده میلیارد دلاری را که به جیب آنها میرود را برای خود بردارند.
* مجتهد: گزارش سیا کامل نیست!
در همین حال افشاگر معروف پشت پردههای آلسعود با انتشار توئیتی جدید اعلام کرد اگر چه این گزارش تصویری جدید از شخصیت خشن بنسلمان را رو میکند، با این حال تمام ابعاد جنایت او علیه خاشقجی نگونبخت را روایت نمیکند. مجتهد مینویسد: «این مهم است که سیا اطلاعات مستقیمی از تماسها و پیامکهای میان محمد بنسلمان و «خالد بنسلمان» معاون وزیر دفاع عربستان (برادر محمد بنسلمان) و «سعود القحطانی» مشاور سابق ولیعهد سعودی و... دارد ولی همه واقعیتها آن چیزی نیست که در گزارش آمده است».
* سازمان ملل نگران مصونیت آمریکایی برای بنسلمان
گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور اعدامهای خارج از چارچوب قضایی و عجولانه و خودسرانه، درباره احتمال مصونیت دادن دولت بایدن به بنسلمان ابراز نگرانی کرد.
«اگنس کالامارد» تاکید کرد واشنگتن نباید در برابر شکایتهای قضایی به محمد بنسلمان مصونیت بدهد. او از دولت آمریکا خواست داراییهای شخصی و فعالیتهای بینالمللی ولیعهد سعودی را تحت تحریم قرار دهد. همچنین از دولت ریاض نیز خواست سرنوشت جسد «جمال خاشقجی» روزنامهنگار منتقد سعودی در کنسولگری عربستان در استانبول را فاش کند.
***
گزارش طبقهبندی شده «ارزیابی نقش حکومت سعودی در قتل جمال خاشقجی»
- در زمان قتل خاشقجی، ولیعهد احتمالا فضایی را ایجاد کرده بود که در آن دستیارانش از اینکه ناکامی در انجام وظایف محوله میتواند به اخراج یا دستگیری آنها منجر شود، هراس داشتهاند. این نشان میدهد بعید بوده است دستیاران محمد بنسلمان فرامین او را زیر سؤال ببرند یا اینکه اقدامات حساس را بدون رضایت وی انجام دهند.
- تیم اطلاعاتی سعودی روز دوم اکتبر سال 2018 وارد استانبول شد که در بین آنها مقاماتی که برای مرکز مطالعات و امور رسانهای دادگاه سلطنتی عربستان سعودی کار میکردند یا با آن ارتباط داشتند نیز حاضر بودند. در زمان انجام عملیات، این مرکز تحت هدایت سعود القحطانی یکی از مشاوران نزدیک محمد بنسلمان بود که اواسط سال 2018 به طور علنی اعلام کرد بدون موافقت ولیعهد هیچ تصمیمی اتخاذ نمیکند.
- این تیم همچنین شامل 7 نفر از اعضای گروه حفاظت ویژه محمد بنسلمان بود که با عنوان نیروی مداخله سریع شناخته میشوند. نیروی مداخله سریع یکی از زیرمجموعههای گارد سلطنتی سعودی -که برای دفاع از ولیعهد ایجاد شده؛ فقط پاسخگوی او است و مستقیما در عملیاتهای قبلی سرکوب مخالفان در عربستان و خارج از این کشور به دستور ولیعهد نقش داشته است- به شمار میآید. تشخیص ما این است که اعضای نیروی مداخله سریع بدون موافقت محمد بنسلمان در عملیات علیه خاشقجی شرکت نمیکردند.
- ولیعهد، خاشقجی را تهدیدی برای حکومت میدانست و از اینکه در صورت لزوم از اقدامات خشونتآمیز برای ساکت کردن وی استفاده شود، حمایت میکرد. اگر چه مقامات سعودی یک عملیات از قبل برنامهریزی شده و نامعلوم را علیه خاشقجی داشتند ولی ما نمیدانیم چه مدت قبل از این عملیات، مقامات سعودی تصمیم به آسیب زدن به وی گرفتهاند.
- ما اطمینان زیادی داریم که افراد ذیل از طرف محمد بنسلمان در قتل جمال خاشقجی شرکت کرده، دستوراتی داده یا به هر طریقی نقش داشتهاند. ما نمیدانیم آیا این افراد قبل از انجام این عملیات میدانستهاند که عملیات به قتل خاشقجی ختم خواهد شد: سعود القحطانی، ماهر مطرب، نایف العربفی، محمد الزهرانی، منصور اباحسین، بدل العتیبه، عبدالعزیز الهوساوی، ولید عبدالله الشهیری، خالد العتیبه، الحربی، فهد شبیب البلوی، مشعل سعد البوستانی، ترکی الشهیری، مصطفی المدنی، سیف سعد احمد زاید عسیری، عبدالله محمد الهرینی، یاسر خالد السالم، ابراهیم السلیم، صلاح الطبیعی و محمد العتیبی.
اداره اطلاعات ملی ایالات متحده
ارسال به دوستان
استقلال و پرسپولیس و تغییرات متوالی مدیریت توسط دولت
میراث شوم تغییرات
نیما علیپور: نخستین سوالی که باید وزارت ورزش و جوانان در پایان دوره دوم دولت در ابتدای سال 1400 به آن پاسخ بدهد، این است: چرا استقلال و پرسپولیس به عنوان مهمترین و پرطرفدارترین باشگاههای ایران -که مدیریتشان بر عهده شما بوده - در این سالها این همه تغییرات را پشتسر گذاشتهاند؟ در تیمهای استقلال و پرسپولیس طی ۴ سال گذشته، ۱۲ مدیرعامل(!) تغییر کردهاند اما دلیل این تغییرات و جابهجاییهای پیاپی چیست؟ یکی از ایرادهایی که اهالی فوتبال و هواداران ۲ باشگاه پرطرفدار تهرانی مطرح میکنند، این است که اعضای هیاتمدیره بویژه مدیران عامل ۲ باشگاه استقلال و پرسپولیس بیش از حد تغییر میکنند و طی بیش از ۴ سال گذشته تاکنون ۱۲ تغییر در سطح مدیرعامل این ۲ باشگاه صورت گرفته است. گویی دفتر مدیریت سرخابیهای پایتخت به محلی برای رفت و آمد برخی افراد تبدیل شده و حضور آنها در این جایگاه لوکس، طولانیمدت نیست و باید این امانت را در مدتی کوتاه به نفر بعدی تحویل دهند. علیاکبر طاهری، حمیدرضا گرشاسبی، ایرج عرب، مهدی رسولپناه و جعفر سمیعی به عنوان مدیران عامل باشگاه پرسپولیس و بهرام افشارزاده، سیدرضا افتخاری، امیرحسین فتحی، اسماعیل خلیلزاده، علی فتحاللهزاده، احمد سعادتمند و احمد مددی به عنوان مدیران عامل باشگاه استقلال در ۴ سال گذشته فعالیت کردهاند. در رابطه با تغییر و تحولات رخ داده در سطح مدیرعاملی ۲ باشگاه استقلال و پرسپولیس مواردی مطرح است که در ادامه به آنها اشاره میشود.
۱- استاندارد تغییر مدیریت در سطح باشگاههای فوتبال موفق دنیا چقدر است و باشگاههایی نظیر استقلال و پرسپولیس به چه میزان از این استانداردها فاصله دارند؟
۲- تا چه حد در انتخاب مدیران عامل ۲ باشگاه استقلال و پرسپولیس وسواس به خرج داده میشود؟ این افراد چه میزان نسبت به مدیریت باشگاههای ورزشی توانمند و از نظر دانش و تجربه، شرایط مدیریت تیمهایی در این سطح را دارند؟
۳- ارزیابی مشخصی از اقدامات انجامشده توسط مدیران عامل انتخابشده وجود دارد؟ تصمیمات و حضور این افراد تا چه حد تبعات مثبت و منفی به همراه داشته است؟
۴- چه فعالیتهای ساختاری و پایهای برای این ۲ باشگاه از سوی مدیران عامل انتخاب شده، مدنظر قرار گرفته و آیا اصلا در طول مدت کوتاه مدیریتی هر یک از این افراد، امکان اقدامات ساختاری و پایهای برای حل مشکلات کلان ۲ باشگاه وجود داشته است یا خیر؟
۵- آیا صرفا توان مالی و فعالیت اقتصادی برای حضور در هیاتمدیره یا انتخاب به عنوان مدیرعامل باشگاههایی نظیر استقلال و پرسپولیس کافی است؟
۶- شاخصهای انتخاب مدیرعامل و اعضای هیاتمدیره در باشگاههای استقلال و پرسپولیس چیست؟
۷- چه اتفاقی رخ میدهد که مدیران این ۲ باشگاه پس از مدتی فعالیت به این احساس دست پیدا میکنند که فضا برای ادامه فعالیتشان وجود ندارد؟ مگر نه اینکه قبل از قبول مسؤولیت باید نسبت به تمام مشکلات تیم و شرایط مدیریتی حاکم بر این باشگاهها اشراف داشته و از مسائل مختلف آن مطلع باشند؟
۸- سهم وزارت ورزش و جوانان، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، وزارت امور اقتصادی و دارایی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان برنامه و بودجه به عنوان اعضای مجمع عمومی و رسمی ۲ باشگاه استقلال و پرسپولیس به طور مشخص در انتخاب اعضای هیاتمدیره و مدیران عامل این ۲ باشگاه چیست؟
۹- آیا این وزارتخانهها سهم خود را در سوءمدیریتهای اعمالشده در این باشگاهها به واسطه انتخاب افراد کار نابلد به عنوان مدیرعامل و عضو هیاتمدیره میپذیرند؟
۱۰- اصلاح الگوی مدیریتی در ورزش ایران از چه زمانی کلید خواهد خورد تا شاهد حضور افراد تحصیلکرده و مجرب در سطح اول ورزش کشور از جمله مدیریت ۲ باشگاه استقلال و پرسپولیس باشیم؟
امید آن میرود در دولت بعدی، وزارت ورزش و جوانان در صورت مالکیت بر ۲ باشگاه، از این میراث شوم
بر جا مانده، درس لازم را بگیرد و با اعتماد و دادن فرصت کافی به مدیران ۲ تیم، آرامش و ثبات را از بالاترین نقطه به پیکره آنها تزریق کند. زمانی که یک مدیر خودش تنها چند ماه عمر مدیریت دارد، طبیعتا در تصمیماتش، کوتاهمدت را در نظر میگیرد و ماحصل این تغییرات به کادر فنی و بازیکنان تعمیم پیدا میکند.
ارسال به دوستان
گزارش«وطنامروز» از عدم امکان حفظ محرمانگی اطلاعات مالی کشور در چارچوب FATF
به تحریمها گرا ندهید
دولت در حالی ادعا میکند با تصویب لوایح FATF مشکل نقل و انتقالات بانکی بینالمللی حل میشود که صورت مسأله
یعنی تحریمها همچنان پابرجاست
گروه اقتصادی: کمتر از یک ماه پیش بود که دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام از تعیین تکلیف لوایح FATF تا پایان سال جاری خبر داد. حدود ۳ هفته پیش 19 بهمنماه بود که محسن رضایی درباره بررسی FATF در مجمع گفت: بررسیهای مجمع درباره FATF در حال انجام است. وی درباره زمان اعلام نتیجه بررسیها نیز تصریح کرد: نتایج بررسیهای مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره FATF تا پایان اسفند اعلام میشود. پیش از این به درخواست رئیسجمهور و موافقت رهبر معظم انقلاب اسلامی، مهلت بررسی مساله همکاری ایران با FATF در مجمع تشخیص مصحلت نظام تمدید و قرار شد نتیجه نهایی این بررسیها تا پایان سال اعلام شود.
* قصه FATF از کجا شروع شد؟
«کارگروه اقدام مالی» یا همان FATF، سال ۱۹۸۹ توسط سران کشورهای گروه 7 (G7) تاسیس شد و مقر آن در پاریس است. این کارگروه یک سازمان بینالدولی است که براساس اهداف اولیه اعلام شده برای آن تلاش دارد با تدوین سیاستها و استانداردهای ویژه و پایش اجرای این استانداردها توسط کشورهای جهان، جرائم مالی نظیر پولشویی، تامین مالی تروریسم و سایر تهدیدهای مربوط به سیستم مالی بینالمللی را تحت نظارت قرار داده و از بروز آن جلوگیری کند.
در ایران اما قصه FATF به دوران پس از تصویب و اجرای توفق هستهای در سال 94 بازمیگردد. پس از نهایی شدن توافق هستهای موسوم به برجام، وضعیت روابط بانکی بینالمللی کشور همچنان دچار مشکل باقی ماند و گشایش خاصی از این منظر برای کشور حاصل نشد. این در حالی بود که ایران تمام تعهدات خود را پیش از رفع تحریمها انجام داده و طرف مقابل هم اجرای تمام آن را راستیآزمایی کرده بود، با این حال مقامات کشور بارها نسبت به حل نشدن مساله روابط بانکی از طرف مقابل بویژه آمریکاییها گلایه میکردند. از جمله مشهورترین مصادیق این گلایهها، اعتراض محمدجواد ظریف به رفتار آمریکا پس از توافق هستهای و سنگاندازی آنها در مسیر بهبود روابط بانکی در شورای روابط خارجی آمریکا بود. وزیر امور خارجه با اشاره به مانعتراشیهای دفتر کنترل داراییهای خارجی آمریکا (OFAC)، اعلام کرد آمریکاییها در واکنش به استعلام بانکهای بزرگ اروپایی درباره همکاری با ایران اعلام میکنند که همکاری با ایران با رعایت برخی شروط بلامانع است ولی این شروط را بهگونهای مطرح میکنند که بانکهای اروپایی هم از همکاری با ایران به کلی صرفنظر میکنند.
این اظهارات ظریف به وضوح شکست پروژه دولت در گشایش اقتصادی از طریق توافق هستهای را نشان داد. با این حال در همین ایام بود که دولت برای سرپوش گذاشتن بر این شکست، اجرا نشدن استانداردهای FATF را مانع حل مساله تبادلات بانکی بینالمللی کشور معرفی کرده و همکاری با این کارگروه را شرط حل این مساله اعلام کرد. از آنجا بود که دولت موضوع همکاری با FATF را تنها مانع باقیمانده کشور برای حل مشکل تبادلات بینالمللی بانکی اعلام کرد و تا امروز هم این تبلیغات ادامه دارد. این در حالی است که حقیقت FATF چیز دیگری است.
* هوشمندسازی تحریمها؛ هدف FATF
آنچه در ظاهر امر به نظر میرسد، دغدغه FATF جلوگیری از تامین مالی تروریسم توسط کشورهاست اما دقت در برخی جنبههای حقوقی و همچنین پیشینه این نهاد در برخورد با موضوعات مشابه، کارکرد اصلی این نهاد را آشکار میکند. این کارگروه با تعریف استانداردهای خاصی تلاش میکند جریان مالی کشورها را شفاف کرده تا از این طریق به گفته خود، مانع تامین مالی تروریسم و در نتیجه مانع شکلگیری گروههای تروریستی شود. این در حالی است که شفاف شدن کانالهای مالی ایران در شرایط تحریم، صرفا باعث تسهیل اجرای تحریمها برای آمریکا و دقیقتر شدن مکانیسم تحریم و در مقابل سختتر شدن شرایط اقتصادی برای کشور خواهد شد. این حقیقتی است که چندین نهاد آمریکایی و همچنین برخی مقامات پیشین و کنونی آمریکا هم به آن اذعان داشتهاند که اجرای کامل استانداردهای FATF توسط ایران، اثرگذاری تحریمها را به حداکثر خواهد رساند.
بررسی دقیق استانداردهای FATF نشان میدهد اجرای کامل این الزامات، مسیر دور زدن تحریمها را آشکار و اثرگذاری تحریمها را دوچندان میکند. در همین رابطه چندی پیش موسسه سیاست بانکی (BPI) گزارشی در رابطه با اثرگذاری تحریمها منتشر کرد. اعضای موسسه سیاست بانکی شامل چندین بانک بزرگ بینالمللی هستند که در ایالات متحده فعالیت میکنند.
* سیاستهای جدید وزارت خزانهداری آمریکا در رابطه با تحریمها
این موسسه سال 2020 گزارشی با عنوان «اصلاح رژیم تنظیمگری تحریمها؛ چگونه رویکرد هوشمند «ریسکپایه» میتواند تحریمها را کارآمدتر کند؟» منتشر کرد. این گزارش به نحوه اعمال تحریمها در موسسات مالی و انطباق آنها با تحریمهای آمریکا بر اساس رویکرد ریسک پایه (ریسک مبنا) وزارت خزانهداری آمریکا پرداخته است. این گزارش در مقدمه میگوید: «موسسات مالی نقشی محوری در اجرای رژیم تحریمهای ایالات متحده ایفا کرده و میکنند و از این طریق در پیشبرد منافع سیاسی در تحریمها نقش دارند. از آنجا که تعداد تحریمهای ایالات متحده طی ۲ دهه گذشته افزایش یافته است، موسسات مالی باید با توسعه، اجرا، آزمایش و بهبود برنامههای انطباق با تحریمها و متناسبسازی این برنامهها به انتظارات تنظیمات روزافزون و پیچیده برنامههای تحریمی پاسخ دهند». مهمترین محور این گزارش، تاکید بر اجرای رویکرد ریسک پایه در وزارت خزانهداری، الزامات آن، گسترش این رویکرد در بین بانکهای دنیا و رفع موانع اجرای این رویکرد برای اجرای تحریمها و تامین منافع آمریکاست.
* رویکرد ریسکپایه برای اجرای دقیقتر تحریم
رویکرد ریسکپایه، رویکرد جدید وزارت خزانهداری آمریکا برای اجرای تحریمهای این کشور با بازدهی بالا توسط خود بانکهاست. این رویکرد که توسط اداره کنترل دارایی خزانهداری آمریکا موسوم به اوفک (OFAC) ارائه شده است، تاکید دارد که هر اقدامی در موسسات مالی دنیا برای انطباق با تحریمهای آمریکا باید حداقل 5 مؤلفه شامل مدیریت، ارزیابی ریسک، کنترل داخلی، آزمایش و حسابرسی و آموزش داشته باشد. این مؤلفهها همگی باعث اشراف بیشتر وزارت خزانهداری آمریکا بر اطلاعات نقل و انتقالات مالی در سراسر جهان میشود. همانطور که این رویکرد مشخص میکند، موسسه سیاست بانکی آمریکا اعلام میکند رویکرد ریسک پایه در نظر دارد تا بانکها و موسسات مالی با اجرای دستورالعملهای گفتهشده با سیاستهای تحریمی آمریکا هماهنگ شوند. موسسه سیاست بانکی آمریکا تاکید دارد ساختار اجرای تحریمها باید به گونهای بهروز شود که بانکها بتوانند با نوآوری و هزینه کمتر این سیاستها را اجرا کنند. علاوه بر این، رویکرد ریسک پایه تاکید دارد که انطباق با تحریمها به رویه مشخص بانکها و موسسات مالی تبدیل شود. نکته دیگری که گزارش موسسه سیاست بانکی آمریکا تاکید دارد، این است که موسسات مالی دنیا به علت نیاز به حساب کارگزاری دلار در آمریکا به مرور به این رویکرد رو میآورند. موسسه سیاست بانکی در نهایت نیز تاکید میکند که این رویکرد باید با همکاری گروه «Wolfsberg» که مجموعهای متشکل از مهمترین بانکهای دنیاست، در تمام دنیا اجرا شود.
* تطابق رویکرد ریسکپایه با الزامات FATF
موسسه سیاست بانکی، یکی از موسسات فعال در زمینه مبارزه با پولشویی است و تاکید دارد انطباق با تحریمهای آمریکا میتواند از پولشویی جلوگیری کند. از همین منظر الزامات رویکرد ریسک پایه به الزامات FATF شباهت زیادی دارد و در واقع توسعه خواستهها و توصیههای FATF است. به طور مثال درباره ارزیابی ریسک، علاوه بر شناسایی دقیق مشتری (CDD)، بر مشتری خود را بشناس(KYC) و جمعآوری اطلاعات مشتریان که مورد توجه برنامه اقدام FATF برای ایران است، تاکید دارد که گروههای مختلف مشتری و آخرین وضعیت ادغام و ترکیب شرکتها را نیز بررسی کنند تا ریسک شرکتها مشخص شود و سلسله مشتریان، ارتباطات بین آنها و ذینفعها به طور کامل مشخص شوند. یا دقیقا متناسب با خواست FATF و اکشنپلن ایران، که خواهان دادن امتیاز مستقل به مدیران برای اجرای سیاستهای ضدپولشویی و تبادل اطلاعات است، خواهان دادن امتیاز مستقل به مدیران برای اجرای سیاستهای انطباق با تحریمهاست. علاوه بر این از همه موسسات میخواهد تا برای روبهرو نشدن با جریمههای آمریکا منابع متناسبی را برای انطباق با تحریمها تخصیص دهند، بنابراین موسسه سیاست بانکی تاکید دارد بانکها به صورت ساختاری و با اختیارات حداکثری این اقدامات را انجام دهند تا هم تحریمهای آمریکا اجرایی شود و هم بانکها شامل جریمههای آمریکا یا محرومیت از نظام مالی دلار نشوند.
* سابقه توسعه سیاستهای تحریمی با FATF
علاوه بر اینکه رویکرد ریسکپایه، با الزامات FATF مطابقت دارد و در واقع این الزامات را توسعه میدهد، تاکید دارد که این رویکرد به صورت نهادی در نظام بانکی دنیا اجرا شود. موسسه سیاست بانکی نیز تاکید میکند باید ساختارهای نظام مالی آمریکا به گونهای برای اجرای این دستورالعمل اوفک تجهیز شوند تا موسسات مالی دنیا بتوانند این رویکرد را برای انطباق با تحریمها اجرا کنند. اوفک نیز تاکید میکند موسسات بانکی که از تحریمهای آمریکا تخلف میکنند باید تعهد دهند که این رویکرد را اجرا میکنند. بنابراین همانطور که رویکرد ریسک پایه و گزارش موسسه سیاست بانکی تاکید میکند، وزارت خزانهداری آمریکا و موسسات مرتبط با این موضوع تاکید دارند که این رویکرد در نظام بانکی دنیا اجرا شود. به طور مثال این رویکرد تاکید دارد که نظام بانکی دنیا به طور خودکار نهادهای تحریمی را شناخته و از دادن خدمات به آنها جلوگیری کند.
سابقه اقدامات آمریکا نشان میدهد خزانهداری این کشور برای اجرای سیاستهای تحریمی خود و انطباق هر چه بیشتر نظام بانکی دنیا با تحریمهای آمریکا، از ظرفیت نهادها و گروههای بینالمللی استفاده میکند. به طور مثال استوارت لوی، نخستین مسؤول معاونت تروریسم و اطلاعات مالی وزارت خزانهداری آمریکا (که اتاق جنگ اقتصادی این وزارتخانه است)، سال 2008 در اظهارنامه خود به کمیته مالی سنا وقتی اقدامات اتاق جنگ اقتصادی برای اعمال تحریمها را توضیح میدهد، یکی از اقدامات مهم برای مقابله مالی با دشمنان آمریکا را توسعه دستورالعملهای FATF بیان میکند. لوی در این اظهارنامه که در واقع تقسیم کار اتاق جنگ اقتصادی خزانهداری آمریکاست، اینگونه عنوان میکند: این اتاق جنگ 4 وظیفه دارد که هر وظیفه، بر عهده بخشی از ساختار اداری یا قانونی این کشور است. وظیفه شناسایی اقدامات غیرقانونی بازیگران مالی برعهده ۲ اداره کنترل داراییهای خارجی (اوفک) و شبکه اجرای جرایم مالی وزارت خزانهداری آمریکاست. همچنین وظیفه توسعه استانداردهای مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم برعهده FATF است. علاوه بر این، اجرای اقدامات در برابر تهدیدات، ذیل قانون پاتریوت آمریکا انجام میگیرد و وظیفه ارتباط با بخش خصوصی دنیا برای اجرای خواستههای آمریکا نیز براساس جایگاه هر نهاد، بین ارکان مختلف خزانهداری آمریکا تقسیم شده است.
* پذیرش الزامات FATF خودتحریمی است
همانطور که گفته شد، آمریکا به دنبال توسعه ابزار حکمرانی اقتصادی خود و انطباق نظام بانکی دنیا با تحریمهای آمریکاست. تجربه نیز نشان میدهد آمریکا برای توسعه سیاستهای خود از ابزارها و نهادهای بینالمللی استفاده میکند. از آنجا که رویکرد ریسکپایه به توصیههای FATF شباهت دارد و آنها را توسعه میدهد، گروه ویژه اقدام مالی یکی از نهادهایی است که میتواند اجرای این رویکرد را تقویت کند تا تحریمهای آمریکا با قوت بیشتری در نظام مالی دنیا اجرا شود، بویژه که تجربه این موضوع نیز در سیاستگذاری آمریکا وجود دارد. این رویکرد تاکید دارد تحریمها به صورت هوشمند و دقیق اجرا شود و حتی برطرف شدن بخشی از تحریمها مانع از اجرای سایر بخشهای تحریمی نشود، بنابراین پذیرش الزامات FATF به معنی اجرای خواست آمریکا در اجرای رویکرد خود تحریمی است.
* سکوت FATF در موضوع تأمین مالی داعش
گذشته از دلالتهای حقوقی و سیاسی درباره خطرات اجرای بیچون و چرای دستورات FATF، نگاهی به سابقه مواجهه این نهاد با کشورها و موضوعات مختلف، گرایشهای سیاسی پررنگ این نهاد ظاهرا مستقل را آشکار میکند. مصادیق مختلفی از سکوت FATF در تامین مالی تروریسم دیده میشود. مشهورترین نمونه برخورد جهتدار این نهاد با مساله تامین مالی تروریسم، سکوت این نهاد در برابر کمکهای گسترده عربستان و برخی کشورهای دیگر به داعش است. در حالی که اسناد متعدد و گزارشهای سرویسهای اطلاعاتی بسیاری از کشورها و حتی اتحادیه اروپایی از حمایت آشکار رژیم سعودی از گروه تروریستی داعش حکایت دارد، با این حال کارگروه اقدام مالی تاکنون هیچ واکنشی نسبت به این مساله نداشته و همین سکوت، باعث ادامه حیات داعش و تداوم جنایتها و ویرانیهای این گروه شده است. در موضوع حمایت مالی داعش البته عربستان تنها نبود. دولت ترکیه هم با خرید نفت از این گروهک تروریستی، حیات اقتصادی آن را تا حد قابل توجهی تضمین کرد. با این حال FATF نسبت به این اقدام ترکیه هم سکوت کرد. همین برخوردهای سیاسی FATF نگرانیها از سوگیریهای سیاسی این نهاد علیه ایران را تشدید میکند.
***
ادعای عجیب دولت: اطلاعات دور زدن تحریمها را نمیدهیم!
با وجود شواهد متعدد مخالفان اما دولت بر تصویب لوایح مرتبط با FATF و به طور خلاصه اجرای تمام استانداردهای این کارگروه اصرار دارد. در همین راستا رئیس دفتر رئیسجمهور چهارشنبه هفته گذشته با اشاره به لزوم موافقت هر چه سریعتر مجمع تشخیص مصلحت نظام برای همکاری کشور با FATF، از پیشنهاد عجیب رئیس دولت برای جلب موافقت اعضای مجمع خبر داد.
محمود واعظی در حاشیه جلسه هیات دولت با اشاره به نشست مجمع تشخیص مصلحت نظام با بعضی اعضای دولت درباره ۲ لایحه پالرمو و CFT، این ۲ لایحه را مهم ارزیابی کرد و گفت: شرایط بینالمللی تغییر کرده و کشورهای مختلفی هم برای بعد از تحریم با ما تماس میگیرند که چگونه همکاریها گسترش پیدا کند.
وی با بیان اینکه حل این ۲ لایحه خیلی مهم است، گفت: بعد از برداشته شدن تحریمها کاری نکنیم که خودتحریمی داشته باشیم و مانع روابط بانکی شود. مساله پالرمو و CFT به عنوان یک روال عادی در دنیا مطرح است و امروز هم غیر از چند کشور، تمام کشورهای دنیا به این مساله پیوستهاند. بنابراین اگر بخواهیم خودمان را منزوی کنیم کار درستی نیست.
واعظی اضافه کرد: این موضوع را آنقدر برای آینده روابط خارجی بویژه روابط بانکی مهم میدانیم که حاضریم هر طور که بخواهند همکاری و روشنگری کنیم تا زودتر در مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصمیم برسند و با توجه به شرایط امروز، امیدواریم تصمیمی باشد که به اقتصاد کشور کمک کند.
وی در بخشی از اظهارات خود، پیشنهاد روحانی برای جلب موافقت اعضای مجمع تشخیص مصحلت نظام با تصویب لوایح مد نظر FATF را اعلام کرد. واعظی در پاسخ به سؤال یک خبرنگار با اشاره به پیشنهاد رئیسجمهوری به مجمع مبنی بر اینکه اطلاعات مربوط به راههای دور زدن تحریم را به FATF نمیدهیم، گفت: فعالیتهایی وجود دارد که در داخل کشور انجام میشود و امنیت آن را هم حفظ میکنیم اما یکسری روابط خارجی وجود دارد که همه دنیا باهم انجام میدهند. وقتی بانک ما با یک بانک خارجی کار میکند، نیاز است که در حد نُرم بینالمللی بتوانند با هم کار کنند. امروز هم این کار در یک حدی انجام میشود.
واعظی افزود: اینکه ما بخواهیم کالایی بخریم یا بفروشیم که کار سری و محرمانهای نیست؛ صحبتهایی که در گذشته انجام میشد این بود که در دوران تحریم که آمریکا با جنگ اقتصادی نمیخواهد ما کالا وارد کنیم و صادرات داشته باشیم، اگر بخواهیم از طریق FATF کار کنیم، ممکن است نتوانیم تحریمها را دور بزنیم که البته ما به این مساله اعتقاد نداشتیم. بنابراین کاری که برای دور زدن تحریمها میکردیم یک بحث است و کاری که انجام میدهیم بحث دیگری است.
پیشنهاد دولت به مجمع مبنی بر خودداری از ارائه اطلاعات برخی اشخاص حقیقی و حقوقی به FATF اما در نوع خود عجیب به نظر میرسد. در حالی که خطر آشکار شدن مسیرهای دور زدن تحریمها همواره مورد تاکید مخالفان بوده، دولت ادعا میکند با خودداری از ارائه برخی اطلاعات، مانع از لو رفتن این مسیرها میشود. این در حالی است که با آشکار شدن مجاری مالی بخش غیرتحریمی کشور، شناسایی مجاری بخش تحریمی هم مسجل میشود. از همین رو استدلال دولت برای جلب نظر اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره همکاری بیچون و چرا با FATF خطر تشدید تحریمها را به هیچ وجه منتفی نمیکند. در چنین شرایطی اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام باید با هوشیاری بیشتر نسبت به پیشنهاد دولت، عواقب موافقت با این پیشنهاد را سنجیده و از عمیقتر کردن زخم تحریم بر پیکر اقتصاد کشور خودداری کنند.
*** نماینده مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «وطنامروز»: FATF موضوعی انحرافی در راستای کمک به دشمنان کشور است
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در گفتوگو با «وطنامروز» با اشاره به برخی ادعاها مبنی بر قطع شدن روابط کشور در صورت تصویب نشدن لوایح توصیهشده FATF، این ادعاها را غیرکارشناسی خواند و مهمترین مانع روابط بانکی بینالمللی کشور را تحریمهای ثانویه آمریکا عنوان کرد.
جبار کوچکینژاد اظهار داشت: برخی به دروغ میگویند اگر به FATF نپیوندیم دیگر نمیتوانیم با دنیا ارتباط بانکی داشته باشیم یا میگویند هزینه تراکنشهای بانکی در صورت نپیوستن به این کنوانسیون افزایش ۳۰ درصدی زیادی خواهد داشت. ادعاهای مذکور همگی اشتباه و غیرکارشناسی است. با پیوستن به FATF تحریمهای بانکی ایران لغو نخواهد شد، چرا که مسأله اصلی در تبادلات بینالمللی بانکی کشور مربوط به تحریمهای ثانویه آمریکا
است.
کوچکینژاد در گفتوگو با «وطن امروز» درباره مخالفت مجلس با پیوستن ایران به کنوانسیون FATF گفت: پیوستن به FATF موضوعی انحرافی در مسیر کمک به دشمنان کشور است. تجربه برجام نشان داده است که نباید به توافقنامههای بینالمللی امیدوار بود. کشورهای غربی با مطرح کردن FATF به دنبال بستن دست و پای ایران هستند.
وی ادامه داد: هیچ لزومی ندارد در شرایط فعلی، به دنبال ایجاد شفافیت مالی برای دشمنان کشور باشیم. سردمداران FATF به دنبال افزایش سیطره بر ایران هستند. آنها کسانی هستند که بالاترین و بیرحمترین تحریمها را نسبت به ملت ایران تحمیل کردند، حتی غذا و دارو را هم تحریم کرده
بودند.
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در ادامه افزود: متاسفانه در داخل، موافقان FATF جار و جنجال میکنند که مشکل کشور فقط با پیوستن به این کنوانسیون حل خواهد شد اما در حقیقت این چنین نیست. جمهوری اسلامی ایران به یک قدمی موفقیت بر استکبار جهانی رسیده است. هرگونه عقبنشینی در این مقطع زمانی ناشی از کمخردی است.
کوچکینژاد در پایان تصریح کرد: به دروغ میگویند که اگر به FATF نپیوندیم، دیگر نمیتوانیم با دنیا ارتباط بانکی داشته باشیم یا میگویند هزینه تراکنشهای بانکی در صورت نپیوستن به این کنوانسیون افزایش ۳۰ درصدی زیادی خواهد داشت. ادعاهای مذکور همگی اشتباه و غیرکارشناسی است. با پیوستن به FATF مسأله اصلی در تبادلات بینالمللی بانکی ایران لغو نخواهد شد، چرا که تحریمهای بانکی مربوط به تحریمهای ثانویه آمریکا است.
ارسال به دوستان
مهمترین نیاز زلزلهزدگان سی سخت در دمای زیر صفر وسایل گرمایشی و کانکس است
نفس یخزده سیسخت
گروه اجتماعی: 11 روز از حادثه تلخ زلزله در سیسخت میگذرد و همچنان آوار این زلزله بر دوش مردمان این شهر سنگینی میکند. سرما بیامان میتازد و هنوز بخشی از مردم با وجود خدمات ارائهشده، منتظر دریافت چادر و کانکس جهت استقرار موقت هستند. بلاتکلیفی، پوششدهی ناقص کمکها و عدم ارائه خدمات مناسب به مردمی که چشم انتظار دریافت کمکهای اولیه از سوی دستگاههای متولی هستند، در حالی همچنان ادامه دارد که زمین زیر پای مردمان رنجدیده سیسخت کماکان میلرزد و دمای منفی 6 درجه، روزگار آنان را هر روز سختتر از قبل میکند.
* تسهیلات اعطایی جوابگوی ساخت خانه در سیسخت نیست
شرایط سخت مردمان دیار مردانگی به حدی با فشار همراه است که محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام خواستار رسیدگی جدی به مشکلات مردم سیسخت شد.
وی گفت: در وقوع زلزله، مدیریت بحران باید به نحوی انجام شود که مردم در امور زندگی با سختی روبهرو نشوند.
رضایی افزود: ابتدا باید اسکان موقت مردم زلزلهزده در اولویت باشد و کار به شکلی انجام شود که مردم به زندگی مجدد در این شهر امیدوار باشند.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه با اشاره به مبلغ تسهیلات اعطایی به منازل آسیبدیده در زلزله شهرستان دنا گفت: تسهیلات اعطایی جوابگوی ساخت خانه در این شرایط اقتصادی نیست و این تسهیلات باید به شکلی باشد که شاهد مهاجرت مردم سیسخت به شهرهای دیگر نباشیم.
* ۲۰ روز سرما را تحمل کنید
در حالی که سرپناه مردم زلزلهزده سیسخت چادر و دیوار حائلشان با سرما فقط یک لایه نازک چادر است، نایبرئیس مجلس شورای اسلامی در بازدیدی که از مناطق زلزلهزده داشت خواست «در طول مدت ۲۰ روزی که اوج سرماست مردم تحمل کنند تا بعد از آن عملیات نوسازی، بازسازی و مقاومسازی شروع شود». علی نیکزاد در حالی که اظهار داشت مشکلات کمتر شده، گفت: در موضوع بازسازی با توجه به اینکه منطقه سردسیری است، سریعا عملیات بازسازی باید شروع شود. پیشبینی ما این است که بالای ۲ هزار واحد باید مقاومسازی و نوسازی شود. این مقام مسؤول اذعان داشت: مدارس و خانههای بهداشت نیز وجود داشته که تخریب شدند، علاوه بر آن جادههای روستایی که برای عملیات بازسازی از آنها استفاده خواهد شد نیز آسیب دیدهاند، همه این موارد را در نظر داریم و برای بهتر شدن شرایط تلاش خواهیم کرد.
* خبر خوش به مردم زلزلهزده
سیسخت امروز نیازمند خبرهای خوش و اقدامات جدی برای رفع نیازهای مردم است. دیوارهای ترکبرداشته یارای حفاظت از مردم را در برابر پسلرزهها که گاه قدرتشان به 4 ریشتر هم میرسد ندارد. حتی خانههایی که به ظاهر خسارت جدی به آنها وارد نشده سرپناهی امن برای مردم سیسخت به حساب نمیآید. بر همین اساس نیکزاد با تاکید بر اینکه مردم سیسخت در این واقعه تنها نیستند، گفت: جهادگران و نهادهای مردمی حضور دارند و ما نیز از باب وظیفه خود نظارت میکنیم. با توجه به اینکه ایام بودجه است در تلاشیم اعتبارات حوادث چه برای مقاومسازی و چه برای پیشگیری و بازسازی در اختیار وزارت کشور قرار گیرد.
وی افزود: اگر بتوانیم در مجلس نیز این کار را انجام خواهیم داد و طبق مواد ۱۶ و ۱۷ ستاد حوادث، اعتبارات در اختیار وزارت کشور قرار میگیرد تا بتواند کارها را پیش ببرد.
نیکزاد در ادامه گفت: بنیاد مسکن انقلاب اسلامی کار را شروع کرده و در صورت نیاز از کمک سایر استانها نیز استفاده میکنیم. نایبرئیس مجلس همچنین گفت: در مجلس برای این حادثه با کمک نماینده مرکز استان ردیف بودجه پیشنهاد شده و قطعا با حمایت خود از آن دفاع خواهیم کرد تا حداکثر شهریورماه ۱۴۰۰ بتوانیم عملیات بازسازی را به اتمام برسانیم.
* موکبهای اربعین در کنار مردم سیسخت
مانند زلزله سرپل ذهاب، این بار نیز موکبهای اربعین خود را برای خدمترسانی به مردم زلزلهزده رساندند. این را سردار حسن حکمتیان، رئیس ستاد بازسازی عتبات عالیات کهگیلویهوبویراحمد گفت و اظهار داشت: از همان روزهای ابتدایی، موکبهای اربعین استانهای اصفهان، تهران و اراک در شهر زلزلهزده سیسخت مستقر شدهاند.
وی در ادامه با بیان اینکه موکبی در حوزه تاسیسات ساختمانی راهاندازی شده، افزود: تعمیر مدارس و تامین کانکس در دستور کار این موکب قرار دارد، ضمن اینکه چندین ایستگاه صلواتی نیز راهاندازی شده است.
وی با بیان اینکه تمام ماشینآلات سبک و سنگین سپاه فتح در دنا مستقر شده است، افزود: مردم عزیز و مقاوم سیسخت بدانند ما در تیپ ۴۸ فتح و ستاد بازسازی عتبات عالیات تا آخرین لحظات کنار آنها خواهیم ماند.
* دپو کردن چادر خیانت به مردم است
در حالی که برخی مردم سیسخت از عدم دریافت چادر در این روزهای سرد و سخت منطقه گلایهمند هستند، حسین کلانتری، استاندار کهگیلویهوبویراحمد از دپو کردن چادر در برخی منازل زلزلهزدگان گلایه کرد. وی اظهار داشت: این مردم در چند ثانیه ثمره یک عمر تلاش خود را از دست دادند.
کلانتری در ادامه با تاکید بر اینکه به نیروی انسانی نیاز نداریم، عنوان کرد: شیوع ویروس انگلیسی در استانهای خوزستان، اصفهان و فارس وضعیت را خطرناک کرده و ما در محاصره ویروس انگلیسی قرار داریم و باید برای جلوگیری شیوع کرونا مراقبت کنیم. کلانتری به موضوع دپو شدن چادرها در برخی منازل زلزلهزدگان اشاره کرد و گفت: دپو کردن چادر خیانت به مردم و نظام است. این چادر برای مردم ارسال شده است. وی افزود: اگر به خانوادههای پرجمعیت حتی 3 چادر تحویل شود مشکلی وجود ندارد ولی وجود ۱۰ چادر در یک منزل ظلم به سایر زلزلهزدگان است.
وی با بیان اینکه دولت ۵۰۰ میلیارد تومان تسهیلات برای احداث، بازسازی و نوسازی شهرستان دنا ابلاغ کرده و در اختیار بنیاد مسکن قرار داده است، عنوان کرد: مالکان خانههایی که ۱۰۰ درصد ملکشان تخریب شده است، ۲۰ میلیون تومان برای اسکان موقت دریافت میکنند.
کلانتری تصریح کرد: مبلغ ۲۰ میلیون تومان به کسانی که کانکس تحویل بگیرند، پرداخت میشود.
کلانتری از راهاندازی کمپ کانکسی در شهر سیسخت خبر داد و گفت: این کمپ در ۲ سایت سپاه و آموزشوپرورش برقرار است. وی همچنین از پرداخت قسط اول ۱۰ میلیون تومانی به ۱۳۵ نفر از مردم زلزلهزده خبر داد.
* مردم از سرما میلرزند
با آنکه روند ارائه خدمات در شهر سیسخت ادامه دارد و نباید تلاشها در این بخش را که توسط دستگاههای امدادی انجام شده است، نادیده انگاشت اما مردم همچنان سوز سرمای زمستان را تحمل میکنند و باید هر چه سریعتر در کنار توزیع وسایل گرمایشی، اقدامات گسترده جهت اسکان موقت و بازسازی منازل مسکونی تخریبشده در دستور کار قرار گیرد. 20 روز تحمل سرما در دمای منفی 6 درجه آن هم در یک محدوده کوهستانی، از مردمی که تمام زندگیشان را در چند ثانیه از دست دادند، برنمیآید و باید هر چه زودتر به فکر چارهای بود. ثانیهها در سیسخت، سخت میگذرد و آمارهای هواشناسی حکایت از قریبالوقوع بودن دوباره بارشها در این منطقه دارد و مردم همچنان چشم انتظار دریافت کمک هستند.
ارسال به دوستان
گزارش «وطنامروز» از سوداگری با پروانههای کسب
بازار سیاه مجوزهای کسب و کار
بروکراسیهای پرپیچ و خم اخذ مجوزهای کسب و کار، زمینه را برای خرید و فروش این مجوزها و شکلگیری بازار سیاه مجوزها فراهم کرده است
علی ترکمنی*: اقیانوس مجوزهای کسبوکار، یکی از اصلیترین موانع رونق کسبوکارهاست. کارآفرینان و صاحبان مشاغل برای راهاندازی یک کسبوکار مجبورند از 40 تا 50 اداره و ارگان کسب تکلیف کنند، به نحوی که ممکن است در هر یک از مراحل فرآیند اخذ مجوز با مخالفت اداره مربوط، سکوت طولانیمدت و معطل ماندن کار یا حتی تغییر قوانین و بازگشت به مرحله اول روبهرو شوند. از همین رو گاهی اوقات اخذ مجوز یک کسبوکار متعارف ۲ الی ۳ سال طول میکشد. سختی دریافت مجوز سبب ایجاد بازار خرید و فروش مجوزها شده است. در واقع بعضی افراد، مجوزهایی را فارغ از نیازشان به دست میآورند و به متقاضیان واقعی آن مجوز، به قیمتهای گزاف میفروشند. کارآفرینان و متقاضیان شروع کسبوکار نیز خود را بر سر دوراهی باطل معطلی چندساله یا خرید مجوز به قیمت هنگفت میبینند. این اتفاق، تبعات مختلفی را همراه خود دارد. برای مثال میتوان به از بین رفتن قدرت تنظیمگری بازار اشاره کرد. یکی از اصلیترین شروط تحقق بازار رقابت کامل، امکان ورود و خروج آسان و راحت به بازار است. ورود و خروج راحت بازیگران در بسیاری از حوزههای اقتصاد سبب میشود مردم با بالاترین کیفیت و پایینترین قیمت، نیاز خود را در بازار تامین کنند اما در اقتصادی که نظام مجوزدهی مانع از ورود راحت افراد جدید به بازار میشود، مردم از این شرایط محروم خواهند بود و تامین نیازهای روزمره مردم نیز همراه با گرانی و معطلی خواهد بود. یکی از عوامل اصلی افزایش کیفیت خدمات، وجود رقابت بین صاحبان کسبوکارهاست. در صورت وجود رقابت، مسابقه برای جذب مشتری بیشتر سبب افزایش کیفیت خدمات، تکریم جدیتر مشتری و موارد مشابه خواهد شد اما در کسبوکارهایی که در نظام اقتصادی مجوزمحور، ایجاد انحصار کردهاند یا ورود به بازار در گرو امضای طلایی مدیران ذینفع است، مردم و مصرفکنندگان، پایینترین سطح کیفیت با بیشترین هزینه ممکن را پرداخت خواهند کرد، چرا که به اصطلاح اقتصاددانان، در بازار تقاضا بیشتر از عرضه شده است و سود صاحبان کسبوکار از قبل تضمین شده و مردم راهی جز مراجعه به همین معدود افراد ندارند.
کسبوکارهای مختلفی را میتوان در همین راستا مثال زد. از جمله این کسبوکارها میتوان به پزشکی، وکالت، خودروسازی، سردفتری، آموزشگاههای رانندگی، دفاتر پیشخوان، پمپ بنزین، کارگزاری بورس، دارالترجمه رسمی، درمانگاهها، دفتر خدمات الکترونیک قضایی، مرکز ترک اعتیاد، خدمات پیراپزشکی، گلخانه، دامداری، مرغداری، سردخانه، دفتر رسمی ازدواج و طلاق و... اشاره کرد.
در تمام کسبوکارهایی که اشاره شد، مجوزها با قیمتهای قابل توجهی معامله میشود.
خرید و فروش مجوزها نشان از کالا شدن مجوز دارد. حتی در مواردی که واگذاری مجوز ممنوع است، این مجوزها اجاره داده میشود. کالا شدن مجوزها تبعات بسیار بدی برای نظام اداری کشور به دنبال خواهد داشت. به عبارت دیگر قیمت مجوزها باید صفر شود تا نظام اداری در چالشهای فساد اعطای مجوز گیر نیفتد.
از دیگر تبعات نظام اقتصادی مجوزمحور، از بین رفتن فرصت اشتغال است. برای درک بهتر این موضوع میتوان ظرفیت اشتغال بالقوه کسبوکارهای در انحصار را بررسی کرد. برای مثال به کسبوکار وکالت میپردازیم. میانگین سرانه وکیل در جهان، 240 نفر به ازای هر صدهزار نفر است اما در ایران سرانه 76 وکیل به ازای هر صدهزار نفر وجود دارد. این رقم بدین معناست که برای رسیدن به میانگین جهانی سرانه وکیل، 131 هزار وکیل در کشور نیاز است. در واقع با احتساب میزان وکیل مورد نیاز و میزان شغل تبعی مستقیم (مانند کارمندان دفتری، منشی و...)، اشتغال حبسشده در کسبوکار وکالت، بیش از 530 هزار نفر است.
به نظام اقتصادی مجوزمحور، سرمایهداری رفاقتی (Crony Capitalism) نیز گفته میشود. یکی از مولفههای اصلی این نظام اقتصادی، رابطه محور بودن فضای اقتصادی است. برای مثال بهرهمندی افراد از ظرفیتهای اقتصادی جامعه، منوط به امضای طلایی مدیران دستگاهها یا مسؤولان نظامهای صنفی است. در واقع به سبب قدرتی که به افراد واگذار شده، هر مدیری میتواند ظرفیتهای اقتصادی را برای دیگران منع و برای اطرافیان خود مجاز کند. طبق ادبیات علمی رایج دنیا، از بین رفتن فرصتهای اقتصادی را میتوان از مهمترین تبعات این نوع نظام اقتصادی معرفی کرد.
برای تشریح این موضوع، میتوان به حرفه پزشکی و حرفههای مرتبط با آن اشاره کرد. در ایران، برخلاف اکثریت کشورهای دنیا، تعیین سیاستهای آموزشی نظام سلامت بر عهده وزارت بهداشت است؛ وزارتخانهای که تفاوت چندانی با نظامپزشکی نمیکند. به این صورت مدیرانی که خود بزرگترین ذینفع اقتصاد سلامت در کشور هستند، تعیین میکنند سالانه چه تعداد پزشک عمومی، پزشک متخصص، دندانپزشک، متخصصان پیراپزشکی و... تربیت شود. به این صورت نبض بازار سلامت کشور منطبق با تعارض منافع صنفی این افراد خواهد بود.
برای تایید گزاره فوق، میتوان میانگین سرانه پزشک در جهان را با سرانه پزشک در ایران مقایسه کرد. در کشورهای عضو گروه 20، به طور میانگین به ازای هر هزار نفر، ۳ پزشک وجود دارد اما این آمار در ایران 1/1 پزشک است. در واقع به واسطه تعیین ظرفیت پزشکان توسط جامعه ذینفع، حداقل 160 هزار پزشک برای رسیدن به سرانه میانگین کشورهای پیشرفته، نیاز است.
همانگونه که ملاحظه میشود، در مشاغل مختلفی انحصار به وجود آمده است. در بسیاری از مشاغل فوق، مجوزهای کسبوکار با قیمتهای گزافی خرید و فروش میشود که این امر سبب فساد نظام اداری خواهد شد. قیمتهای موجود برای مجوزها نشان از سرکوب کردن نیاز بازار دارد و اثبات میکند ظرفیت اشتغال در کسبوکارهای مختلف، بیشتر از وضعیت فعلی است ولی ذینفعان هر حوزه، با سوءاستفاده از بستر مجوزدهی مانع از رونق اشتغال میشوند.
* کارشناس مجوزهای کسبوکار ارسال به دوستان
گزارش «وطنامروز » از مؤلفههای سیاست خارجی بایدن در منطقه غرب آسیا
تنشزا مثل ترامپ
گروه سیاسی: «شما نمیتوانید بدون مجازات عمل کنید. مراقب باشید»؛ این را جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا درباره پیام حمله به سوریه برای ایران، در پاسخ به سوال خبرنگارانی که او را در سفر به تگزاس همراهی میکردند، گفت.
به گزارش «وطنامروز»، مستاجر جدید کاخ سفید با حمله به اهداف جبهه مقاومت در مرز سوریه و عراق این پیام را صادر کرد که آمریکا همان آمریکای ترامپ است اگر چه دیگر ردی از حضور مرد مو نارنجی و جنجالی در راس تصمیمگیری هیات حاکمه ایالات متحده نباشد.
بر خلاف تبلیغات اشتباهی که مدعی بود دولت بایدن امتداد دولت اوباماست اما رئیسجمهور منتخب آمریکا وقت زیادی را صرف نکرد تا خلاف این ادعا را به اثبات برساند. ابعاد این تحلیل غیرواقعبینانه در داخل ایران اینگونه پیش رفت که از شبیهسازی بایدن و اوباما، بازگشت فوری رئیسجمهور دموکرات به برجام و منطقه امنتر با محدود شدن عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی را نتیجه میگرفت اما نه تنها بایدن هیچ ارادهای از دولتش برای بازگشت به برجام و لغو تحریمهای ترامپ نشان نداد که در نخستین موضعگیری رسمی خود در اجلاس امنیتی مونیخ، بدون اینکه کوچکترین اشارهای به بازگشت به توافق هستهای کند، ایران را عامل بیثباتی در منطقه خواند.
تنها ساعاتی پس از نخستین گفتوگوی تلفنی جو بایدن با ملک سلمان، پادشاه سعودی، مواضع کتائب حزبالله در سوریه هدف قرار گرفت. اگر چه از قرار معلوم بایدن درباره مسائل حقوق بشری و قتل جمال خاشقجی روی خوشی به محمد بنسلمان نشان نمیدهد اما با حمله به جبهه مقاومت در سوریه نشان داد سعودیها را در برابر مقاومت در منطقه تنها نخواهد گذاشت.
در همین زمینه گاردین در گزارشی نوشت: آمریکا بنسلمان را عامل قتل خاشقجی میداند اما او را مجازات نمیکند، چون شاهزاده سعودی متحد سیاسی آمریکاییهاست. دولت بایدن گزارش غیرمحرمانه مبنی بر دست داشتن بنسلمان در قتل ستوننویس واشنگتنپست را منتشر کرده و نام 76 سعودی را که در این قتل همکاری داشتهاند، به عنوان تحریمشدگان از سوی آمریکا ذکر کرده است. مجازاتهای مختلفی از جمله بلوکهشدن داراییها شامل این افراد میشود اما با این وجود هیچگونه مجازاتی برای شخص بنسلمان از سوی آمریکا در نظر گرفته نشده است. این موضوع به این دلیل است که آمریکا میداند بزودی بنسلمان بعد از پدر زمام رسمی امور را در دست میگیرد و او یک متحد استراتژیک و مهم آمریکا در خاورمیانه است و بایدن با تمام شعارهای فریبنده خود نمیخواهد تغییر اساسی در این رابطه ایجاد کند.
دولت تازهکار ایالات متحده با حمله به محور مقاومت در مرز سوریه و عراق، مکانی راهبردی که ۲ سال پیش از داعش پاکسازی شد، این پیام را ارسال کرد که احیای داعش یکی از رئوس اصلی سیاستهای منطقهای بایدن در برابر جبهه مقاومت است. از نکات مهم در ارتباط با حمله هوایی آمریکا به شرق سوریه این است که پایگاههای مورد حمله در نزدیکی مرز عراق و سوریه و در نزدیکی گذرگاه راهبردی بوکمال- القائم واقع است. این گذرگاه از زمان بازگشایی مجدد در 4 سال اخیر و بازپسگیری از داعش، نقش مهمی در تقویت لجستیکی نیروهای مقاومت داشته است. تروریستهای داعش و دیگر گروههای تروریستی در این مدت بارها اقدامات نظامی متعددی را علیه نیروهای مقاومت در این گذرگاه ترتیب دادهاند و دولت آمریکا نیز انتقادهای صریحی را نسبت به بازگشایی این گذرگاه داشته است.
رفتار دوگانه و دورویی بایدن در برابر اقدام مشابهی که دولت ترامپ در حمله به سوریه انجام داده بود و انتقاد بایدن به حمله آمریکا به سوریه در آن مقطع بخوبی گویای تداوم سیاستهای تهاجمی ترامپ از سوی بایدن است. پایگاه اینترنتی شبکه چینی سیجیتیان در این باره به بررسی ابعاد مختلف سیاست دولت جدید آمریکا پرداخته و مواردی را که نشاندهنده شباهت سیاستهای کلان ۲ دولت آمریکا به رغم تغییر رئیسجمهور است، ذکر کرده است.
این شبکه گزارش میدهد شباهتهای بایدن با ترامپ بیشتر از هر چیز در حوزه سیاست خارجی خود را نمایان کرده است. بایدن نخستین اقدام نظامی خود را در حمله به سوریه صادر کرد. بر اساس این تحلیل، دورویی دولت آمریکا در ارتباط با این تحول از چند جهت مشهود است؛ اول از همه اینکه این حمله با لفاظیهای ضدجنگ رئیسجمهور آمریکا در دوران رقابتهای انتخاباتی در تضاد است. دیگر اینکه «جن ساکی» سخنگوی کاخ سفید که او هم دستپرورده دولت اوباماست، در توئیتی در سال ۲۰۱۷ همین اقدام را از سوی ترامپ تقبیح کرده بود. او در این باره نوشته بود: «اختیار قانونی حملات چیست؟ اسد یک دیکتاتور بیرحم است اما سوریه یک کشور مستقل است».
به نوشته این رسانه چینی، به نظر میرسد بمباران و زیر پا گذاشتن حاکمیت سوریه موضوعی است که هر دو حزب آمریکا درباره آن اتفاق نظر دارند. شاید نزدیکترین نقطه اشتراک ۲ رئیسجمهور اخیر آمریکا، سیاست آنها در قبال چین باشد. بایدن به طور مداوم از چین با عنوان «چالش» یاد کرده است. او گفته با پکن بشدت رقابت خواهد کرد و در تلاش است ائتلافی را برای مهار چین تشکیل دهد.
دولت بایدن به دلایل متعددی از جمله شکاف گسترده اجتماعی در داخل که عملا کشور را به ۲ قسمت تبدیل کرده، باعث شده فرانسیس فوکویاما آمریکا را «کشوری زانو زده» بنامد، دولت ضعیفی در آمریکاست و بر این اساس با وجود شعارهایی که مبنی بر بازگشت آمریکا از سوی دولتمردان این کشور سر داده میشود، ایالات متحده در دوره بایدن در ادامه سیر افول این کشور در نظم جهانی، ناچار است همان سیاست «اول آمریکا»ی ترامپ را پیش گیرد.
در همین حال یکی دیگر از لایههای تحلیلی حمله پنجشنبه آمریکا به مواضع مقاومت در سوریه به ارتباط این موضوع با سیاستهای منطقهای آمریکا در قبال ایران بازمیگردد. «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی بایدن 4 ماه پیش از انتخابات آمریکا طی یادداشتی در مجله فارین افرز نوشت: آمریکا بارها تلاش کرده است با استفاده از ابزارهای نظامی نتایج غیرقابل دسترسی در خاورمیانه ایجاد کند. اکنون وقت آن رسیده است با استفاده از دیپلماسی تهاجمی (Aggressive Diplomacy) نتایج پایدارتری در این منطقه به دست آوریم.
سالیوان میافزاید: تاکنون گفتوگو درباره دیپلماسی منطقهای به چگونگی امکان برقراری مجدد توافق هستهای میان ایران و آمریکا در زمان ریاستجمهوری یک سیاستمدار جدید دموکرات در کاخ سفید متمرکز شده است. خروج از دوره برخورد و تصادم درباره پرونده هستهای هم فوری و هم ضروری است اما این تنها کار آمریکا برای اقدام نیست. همچنین آمریکا باید شرایط را برای گفتوگوی منطقهای ساختارمند مهیا کند - با حمایت سایر اعضای شورای امنیت سازمان ملل- تا راههایی برای کاهش تنشها، ایجاد مسیرهایی برای محدودسازی تنش و مدیریت بیاعتمادی به دست آید.
***
سخنگوی کاخ سفید: قصد کاهش تحریمهای ایران را نداریم
سخنگوی کاخ سفید با ادعای اینکه آمریکا آماده گفتوگوهای دیپلماتیک با ایران در چارچوب 1+5 است، گفت واشنگتن قصد کاهش تحریمهای وضع شده علیه ایران را ندارد. «جن ساکی» در یک نشست خبری در پاسخ به سوالی درباره وضعیت کنونی مذاکرات پیرامون توافق هستهای با ایران مدعی شد آمریکا آماده گفتوگوهای دیپلماتیک با ایران است. بنا بر گزارش وبسایت کاخ سفید، ساکی تصریح کرد: موضع ما همچنان این است که آماده مذاکرات دیپلماتیک هستیم، آمریکا آماده است بر سر میز بنشیند و با شرکایمان در چارچوب 1+5 و ایرانیها درباره توافق گفتوگو کند. ما قصد نداریم گامی برای کاهش تحریمها برداریم. ما چنین گزینهای روی میز قرار ندادهایم. وی در ادامه گفت: اما در حال حاضر، اروپاییها از ما دعوت کردهاند و ما منتظر ایرانیها هستیم. سخنگوی کاخ سفید همچنین در پاسخ به سوالی درباره حمله هوایی اخیر آمریکا به شرق سوریه و این ادعا که پیام حمله به ایران چه بوده است، مدعی شد: پیام رئیسجمهور بایدن این است که برای محافظت از آمریکاییها، اقدام میکند و زمان تهدید او حق دارد به روش انتخابی خود دست به اقدام بزند.
ارسال به دوستان
رسانههای رژیم صهیونیستی مدعی شدند ایران عامل انفجار کشتی آنها در دریای عمان است
صهیونیستها: ایران ما را زد
* آیا کشتی اسرائیلی مأموریتی نظامی داشت؟
گروه سیاسی: یک شبکه صهیونیستی گزارش داد تغییرات رخ داده در نیروگاه هستهای «دیمونا» در جنوب فلسطین اشغالی به توسعه توانمندی موشکی ایران و جنبش حزبالله لبنان ارتباط دارد.
به گزارش «وطنامروز»، پس از آنکه خبرگزاری آسوشیتدپرس روز جمعه تصاویری ماهوارهای از تغییرات زیرساختی در نیروگاه هستهای رژیم صهیونیستی به نام دیمونا در صحرای «النقب» منتشر کرد، خبرنگار نظامی کانال ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی علت این تغییرات را در امان ماندن از موشکهای نقطهزن دانست.
به گزارش فارس به نقل از پایگاه خبری شبکه المیادین، خبرنگار شبکه ۱۲ رژیم صهیونیستی درباره نیروگاه هستهای دیمونا گفت: از این سایت بشدت حفاظت میشود و «محرمانهترین سایت اسرائیل است که به گزارش [منابع] خارجی، در این رآکتور بمبهای هستهای تولید میشود». رژیم صهیونیستی تنها دارنده سلاحهای هستهای در منطقه غرب آسیاست که با حمایت کشورهای غربی از پیوستن به معاهدههای بینالمللی برای تحت نظر قرار گرفتن برنامه تسلیحات هستهای خود، خودداری کرده است. وی ادامه داد: «اخیرا، ایران و حزبالله توانمندی حملات دوربرد، موشکهای نقطهزن و موشکهای کروز را به نمایش گذاشتند که قادر بودند مواضع راهبردی اسرائیل بویژه رآکتورها را هدف قرار دهند». با آنکه کارشناسان دلایل مختلفی را برای این اقدام صهیونیستها مطرح کردهاند و هنوز علت قطعی آن اعلام نشده است اما خبرنگار نظامی کانال ۱۲ در این باره گفت: «به نظر، موضوع به پروژه استحکامبخشی مربوط است که طبق آن، تأسیسات موجود روی زمین به زیرزمین منتقل میشود و توانایی آسیبرسانی به آن در صورت برخورد موشک با رآکتور کاهش پیدا میکند». او همچنین اظهار داشت: «بهبود قدرت پدافند هوایی و ساخت فشرده استحکامات در اینجا، برای حفظ امنیت این سایت حساس است». اخیرا «پنل بینالمللی مواد شکافتپذیر» تصاویری ماهوارهای را منتشر کرد که نشان میداد رژیم صهیونیستی مرکز تحقیقات هستهای «نگو» (نیروگاه هستهای دیمونا) را توسعه داده است که خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز با انتشار تصاویری این اقدام را تأیید کرد. «سیدحسن نصرالله» دبیرکل جنبش حزبالله لبنان، تابستان گذشته به مناسبت سالگرد پیروزی حزبالله در جنگ با رژیم صهیونیستی تهدید کرده بود: «اسرائیل پس از تعطیلی کارخانه آمونیاک حیفا باید به فکر رآکتورهای هستهای دیمونا هم باشد، چون فاجعه اتمی دیمونا خطرناکتر از آمونیاک حیفا خواهد بود». وی همچنین در گفتوگویی اختصاصی با صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران تصریح کرده بود: «حزبالله لبنان آمادگی هدف قرار دادن رآکتور اتمی دیمونا را دارد».
شبکه 12 تلویزیون رژیم صهیونیستی در حالی افشا کرده است ساختوسازها در نیروگاه هستهای دیمونا برای مقابله با موشکهای ایرانی در حال انجام است که در پی قوع انفجار در یک کشتی متعلق به یک شرکت اسرائیلی در دریای عمان، شبکه 13 رژیم صهیونیستی گزارش داد مقامات این کشور ایران را مسؤول این حمله میدانند. مقامات رژیم صهیونیستی هنوز به صورت رسمی از اظهارنظر درباره این گزارش خودداری کردهاند.
این کشتی که هلیوس ری نام دارد و متعلق به شرکت کشتیرانی ری واقع در تلآویو است، صبح جمعه به وقت محلی از بندر دمام عربستان سعودی عازم سنگاپور بود که این انفجار رخ داد. رسانههای غربی مدعی هستند هلیوس ری پیش از آن محمولههای خودرویی را که از اروپا آمده بود، در بنادر بحرین و امارات تخلیه کرده بود. «آبراهام اونگار» بنیانگذار ۷۴ ساله شرکت کشتیرانی ری، یکی از ثروتمندترین شهروندان فلسطین اشغالی است و کسبوکارهای او در زمینه کشتیرانی و ساختوساز است. در حالی که جزئیات انفجار روز جمعه هنوز اعلام نشده، آسوشیتدپرس به نقل از ۲ مقام نظامی آمریکایی گزارش داد بر اثر این انفجار در ۲ طرف این کشتی ۲ سوراخ ایجاد شده است. ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا در بحرین اعلام کرد پس از این حادثه در حال رصد وضعیت است. در همین حال، وزارت ترابری آمریکا به کشتیهای تجاری هشدار داده هنگام عبور از این منطقه احتیاط کنند. موسسه امنیت دریایی «دریاد گلوبال» نیز در گزارشی مدعی شد انفجار در کشتی هلیوس ری به احتمال قوی، بخشی از «فعالیتهای نامتقارن ارتش ایران» است. بر اساس این گزارش، جمهوری اسلامی با هدف کاهش ایجاد فشار دیپلماتیک برای کاهش تحریمهای خود به «ابزارهای نظامی» رو آورده است.
******
آیا کشتی اسرائیلی مأموریتی نظامی داشت؟
شواهد بسیاری حکایت از آن دارند که کشتی تجاری متعلق به رژیم صهیونیستی که در دریای عمان دچار انفجار شد، احتمالا یک ناو لجستیکی اسرائیلی بود که با پوشش تجاری ایجاد شده توسط انگلیسیها مشغول تبادلات نظامی با شیخنشینهای جنوب خلیجفارس بوده است. کشتی «هلیوس ری» متعلق به شرکت اسرائیلی ری، پس از آنکه از مبدا بندر دمام عربستان سعودی و سپس چند توقف در بنادر بحرینی، قطری و اماراتی، به مقصد سنگاپور راهی تنگه هرمز شده و از آن عبور کرده بود، ساعث 12:45 دقیقه بامداد جمعه در آبهای دریای عمان مقابل بندر جاسک به اصطلاح گرفتار تیر غیب شد.
در ابتدا یک تاجر نامآشنای اسرائیلی به نام «آبراهام اونگار» در مصاحبه با روزنامه یدیعوت آحارانوت مدعی شد این کشتی 21 هزار تنی که با پرچم باهاما تحت نظر سازمان عملیات تجارت دریایی بریتانیا فعالیت میکرد، متعلق به او بوده و محمولهاش برای کشورهای عربی چیزی جز خودرو نبوده است. او همچنین این ظن را مطرح کرد که سوراخهای ایجاد شده بر بدنه کشتی در حقیقت راکتهایی بوده که به داخل آن نفوذ کرده و انفجارهایی را داخل آن رقم زده است. ساعاتی پس از این اتفاق، نخستین گمانهها درباره ماهیت اصلی عملیات این کشتی توسط کارشناسان نظامی در شبکههای اجتماعی مطرح شد، مبنی بر اینکه این شناور در حقیقت یک فروند کشتی لجستیک الپیدی مجهز به ادوات جاسوسی است و ماموریت آن در راستای همکاریهای نظامی رسمی امارات و رژیم اشغالگر قدس برآورد میشود. آنچه باعث شده ظن کارشناسان درباره نظامی بودن ماموریت این کشتی اسرائیلی بالا بگیرد، سکوت عجیب و مرموز طرفهای درگیر در حادثه است. نهتنها رسانههای صهیونیستی تلاش کردهاند بر این حادثه مهم سرپوش خبری بگذارند، بلکه انگلیسیها هم که این کشتی با پرچم مستعمره کارائیبی آنها و تحت مجوز سازمان عملیات تجارت دریایی بریتانیا فعالیت میکرد، در این باره سکوت کردهاند. حتی برخلاف موارد گذشته، طرفهای اسرائیلی، عربی یا غربی هیچ تلاشی نمیکنند تا این حادثه را به یک حمله دریایی از سوی ایران مرتبط کنند. این در حالی است که در ماههای گذشته صهیونیستها تبلیغات زیادی درباره حضور نظامی خود در خلیجفارس به راه انداخته بودند.
افشاگریها درباره هلیوس ری زمانی قوت گرفت که هویت اونگار و پسرش به عنوان مالکان شرکت ری مورد مداقه قرار گرفت. اونگار اگر چه سابقهای طولانی در صنعت حملونقل و نمایندگی خودرو دارد اما در عین حال رابطههای سیاسی و امنیتی او با مقامات صهیونیست بر کسی پوشیده نیست به طوری که نخستین شریک او در دهه ۱۹۶۰ «عزر وایزمن» بود که بعدها به ریاست رژیم صهیونیستی رسید. او بارها از عملیات نظامی و امنیتی ارتش و دستگاه جاسوسی اسرائیل حمایت لجستیکی کرده و حتی در راهاندازی کمپین اتحاد علیه ایران هستهای و کمک به نهادهای امنیتی و اطلاعاتی رژیم برای شناسایی شرکتهایی که در مسیر دور زدن تحریمها به ایران یاری میرساندند، نقش ایفا کرده است. بر اساس نظر کارشناسان نظامی، او به محض آغاز روابط نظامی رسمی تلآویو و ابوظبی، یکی از کشتیهای بزرگش را در خدمت ارتش عبری قرار داده تا ضمن تخلیه تجهیزات جاسوسی در ابوظبی از منطقه خلیجفارس اطلاعات جمع کند. گفته میشود سرنشینان هلیوس ری که همگی افسران رژیم صهیونیستی بودند، پس از وقوع انفجار قصد فرار از این شناور تحت نظر به واسطه شناورهای نظامی پشتیبانی آمریکایی و انگلیسی در دریای عمان را داشتند. این کشتی سرانجام خود را با زحمت به نزدیکترین بندر اماراتی به محل حادثه یعنی فجیره رساند.
شاهدان عینی در بندر الفجیره تاکید دارند خسارتهای وارد شده به کشتی بسیار سنگین و انتشار این تصاویر به صورت کنترل شده، برای مدیریت افکار عمومی انجام میشود. به گفته این شاهدان، انفجارها این غول آهنی را دچار مشکل کرده و برای تعمیرات اساسی، باید چند ماهی در الفجیره بماند تا دوباره وارد چرخه عملیاتی شود.
ارسال به دوستان
کارگردان نمایش «برونسی» و بازیگر نقش شهید در گفتوگو با «وطن امروز» از حال و هوای این اجرا گفتند
روایت تئاتری اوستا عبدالحسین
گروه فرهنگ و هنر: مرتضی شاهکرم، کارگردان نمایش «برونسی» در پاسخ به این سوال که چگونه به این سوژه برای اجرا رسیده است، گفت: من خودم اهل خرمشهر هستم و در کارنامه کاریام کارهای زیاد دفاع مقدسی وجود دارد. از آنجا که علاقه زیادی به این حوزه دارم و تحقیق و پژوهشهای زیادی در این باره انجام دادهام، قرار شد پرترهای درباره یکی از فرماندهان دفاع مقدسی کار کنم. از سرداران دفاعمقدس لیستی تهیه شد که اسم یکی از آنها برای من ناآشنا بود. خیلی برایم عجیب بود که درباره شهید برونسی هیچ اطلاعاتی نداشتم. همین باعث شد تحقیقاتم را درباره زندگی این شهید شروع کنم و فهمیدم چه انسان درجه یکی بوده است. بنابراین تصمیم گرفتم درباره این شهید که حتما خیلی از آدمها اطلاعات کمتری درباره او دارند، کاری خلق کنم.
وی در ادامه افزود: زندگی شهید برونسی در مقایسه با سایر سرداران دفاعمقدس، کاملا متفاوت و دراماتیک بود، بنابراین در نهایت عزم خود را جزم کرده و این نمایشنامه را نوشتم که چاپ شد و تصمیم گرفتم خودم آن را روی صحنه ببرم. تمرینات خود را برای اجرای نمایش بهسرعت شروع کردیم و در نخستین اجرا در جشنواره مقاومت، این کار در 9 رشته کاندیدای جایزه شد و این نشان میداد که خدا را شکر آن اتفاق مهم برای من و گروهم افتاده و در اجرای عمومی نیز با استقبال خوب تماشاگران همراه بود.
کارگردان نمایش «برونسی» توضیح داد: این مرد با ۴ کلاس سواد، آنچنان از هوش و ذکاوت بالایی برخوردار بوده و دارای نگاه و بینش عمیقی بود که تبدیل به فرمانده تیپ میشود.
شاهکرم درباره آفت تقدسگرایی که معمولا کارهای دفاع مقدسی را شامل میشود، گفت: من اصلا دوست نداشتم در نمایش خود به سمت شعار و تقدسگرایی نزدیک شوم، چون قطعا باعث دافعه مخاطب و ریزش تماشاگر خواهد شد؛ اتفاقی که در این سالها بسیار در نمایشهای ما افتاده است. تجربه به من ثابت کرده هر چه به زبان ساده و زبان مردم با آنها درباره قهرمانت صحبت کنی، بیشتر به دل مخاطب خواهد نشست و او با این قهرمان همزادپنداری میکند. من سعی کردم در این کار اتفاقا قهرمان خود را در مرحله آزمون و قضاوت قرار دهم و خواستم این قهرمان را با همه چالشهای آن به مخاطب نشان دهم تا تماشاگر با تصمیمهای او آگاهانه همراه شود.
شاهکرم درباره شرایط خاص کرونایی که همه گروههای هنری درگیر آن شدهاند، گفت: واقعا این نمایش یکی از دغدغههای اصلی من بود و تصمیم گرفته بودم این کار را به هر نحوی روی صحنه ببرم. اعتقاد قلبی من این است که اگر شما تمام انرژیتان را برای هر کاری وقف کنید - بویژه چنین کارهایی- قطعا خود صاحب کار به شما کمک میکند. من از همان روز اول با خود شهید قول و قرار گذاشتم که من این کار را به نیت شما میسازم و خودت حواست به گروه من باشد و خدا را شاکرم تا این لحظه هیچ اتفاقی برای هیچکدام از اعضای گروه من نیفتاده است.
مسعود شامیخاتونی، بازیگر نقش شهید برونسی نیز در این گفتوگو از چالشهای پذیرش این نقش گفت: «بازی کردن یک شخصیت کار دشواری است، بویژه شخصیتی که کمتر کسی درباره زندگی او اطلاعات دارد اما از آن طرف میدانیم او یک قهرمان ملی است. به هر حال پذیرش این نقش تحقیقات و پژوهش خاص خود را داشته است و من به عنوان یک بازیگر برای خلق یک کاراکتر وظیفه دارم که با آن زیست داشته باشم و او را بهتر بشناسم. تا آنجا که میتوانستم درباره این شهید اطلاعات به دست آوردم، کتاب خواندم، به سختی چندین ویدئو از ایشان پیدا کردم و آنها را بارها دیدم و حتی یک دورهای 3-2 هفتهای سر ساختمان رفتم و بنایی کردم چون شهید به اوستا عبدالحسین شهره بودند و کارشان بنایی بوده است. خانواده شهید چون در مشهد زندگی میکردند و دسترسی به آنها در این شرایط سخت بود، این دیدار مستقیم مهیا نشد».
وی ادامه داد: اما در یک اتفاق درجه یک، پسر شهید از اجرای نمایش اطلاع یافت و میهمان یکی از اجراهای اخیر ما بود که بسیار از اجرا خوششان آمد و ما را تشویق کردند و بعد از نمایش گفتند من لحظه به لحظه شهید را روی سن میدیدم.
شامیخاتونی در ادامه توضیح داد: اصولا بازی در چنین نقشهایی چالشهای خاص خود را دارد و اصطلاحا بازی لبه تیغ است؛ چون اگر شما از عهده نقش بخوبی برآیید، تحسین همگان را به همراه دارد و اسمتان بین منتقدان و تماشاگران میچرخد و اگر خدای نکرده بازی شما مصنوعی و به هر دلیلی بد شود، حساسیتها و انتقاداتی از خانواده شهید گرفته تا سایرین نصیب شما خواهد شد. با قبول این نقش یک مسؤولیت سنگینی بر دوش گذاشته میشود. با همه این تفاسیر مهمترین ویژگی شهید سادگی و مردمی بودنشان بود و من با تمام وجود از خود شهید خواستم به من عنایت کند و نگاه ویژهای داشته باشد. از اوستا عبدالحسین خواستم به من کمک کند و این مدد را خودش به من بدهد که روی صحنه بتوانم این اتفاق را بخوبی رقم بزنم تا اول شرمنده خود شهید نشوم و بعد مخاطب از کار لذت ببرد.
***
فرزند شهید برونسی:
اجرای نمایش شهید برونسی کاملا مطابق حقایق زندگی وی است
مهدی برونسی، دومین فرزند شهید برونسی بعد از تماشای نمایش «برونسی» به کارگردانی «مرتضی شاهکرم» در تالار سایه مجموعه تئاترشهر گفت: این اجرا کاملا مطابق با حقایق زندگی شهید برونسی است. به گزارش «وطنامروز»، گروه اجرایی نمایش برونسی به کارگردانی مرتضی شاهکرم که این روزها در تالار سایه مجموعه تئاتر شهر روی صحنه است، به مناسبت سالروز ولادت حضرت علی(ع) و گرامیداشت روز پدر، میزبان مهدی برونسی یکی از فرزندان شهید والامقام «عبدالحسین برونسی» بودند. مهدی برونسی پس از تماشای این نمایش گفت: امروز شاهد اجرای نمایشی بودم که کاملا مطابق با حقایق زندگی و خاطرات زندگی شهید برونسی است. این تئاتر اثری بسیار جذاب، دیدنی و تاثیرگذار است که هر مخاطبی را تحت تاثیر قرار میدهد و هر مخاطبی میتواند با زوایای ذهن و برداشت خود از نمایش لذت ببرد. وی افزود: با تماشای این نمایش مخاطب خیلی نزدیکتر و زندهتر با ابعاد و روحیات شخصیت شهید برونسی آشنا شده و تصویر جدیدی از شخصیت این شهید بزرگوار در ذهنش ایجاد میشود به طوری که این انگیزه را پیدا میکند تا بیشتر از زندگی شهید برونسی آگاهی داشته باشد. به اعتقاد من همین احساس و انگیزه یعنی انتقال باور و فرهنگ. فرزند شهید برونسی با قدردانی از کارگردان و بازیگران تئاتر برونسی گفت: مرتضی شاهکرم هنرمندی صاحب قلم، فکر و اندیشه در حوزه دفاعمقدس است که موفق شده است در این نمایش خیلی بجا و مفید گوشههایی از شخصیت شهید برونسی را به نمایش بگذارد. ویژگی بارز این اثر آگاهی و خلاقیت هنری همراه با جامعالاطراف بودن ابعاد زندگی شهید برونسی است که همه عوامل بسیار بینقص و هنرمندانه اجرایش کردند و من امیدوارم شرایطی فراهم شود تا این نمایش در مشهد و سایر شهرهای کشور اجرا شود تا افراد بیشتری با شهید برونسی آشنا شوند. گفتنی است، نمایش برونسی به نویسندگی و کارگردانی مرتضی شاهکرم و بازی مسعود شامیخاتونی، ایمان سلگی، فرید کیامرثی، مرتضی شاهکرم، پروا آقاجانی، محسن پوشایی، مائده جلالی، احمد صمیمی، سالار مصیبزاده و مجید رحمتی همه روزه ساعت ۱۸ در تالار سایه مجموعه تئاتر شهر به صحنه میرود.
ارسال به دوستان
تاریخ مصرف بنسلمان برای کاخ سفید در حال پایان است
انقضای ولیعهد جانی؟
نوید مؤمن: محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان لحظات سخت و پرالتهابی را سپری میکند! از یک سو، «شکست سنگین در مأرب» نفس متجاوزان سعودی و مزدوران آنها را بریده و از سوی دیگر، انتشار اسناد مربوط به نقش مستقیم وی در پروسه «قتل و مثله کردن جمال خاشقجی» توسط دولت جو بایدن، کابوس تازهای را برای این شاهزاده خونریز و متوحش خلق کرده است. بسیاری از تحلیلگران معتقدند بنسلمان به پایان دوران حیات سیاسی و حتی شاید حیات فردی خود نزدیک میشود! بنسلمان هر آنچه در پیرامون خود میبیند، جملگی «شکست» و «تباهی» است و دیگر هیچ!
در این میان، کاخ سفید پس از انتشار گزارش محرمانه سرویسهای اطلاعاتی درباره قتل جمال خاشقجی تاکید کرد بایدن به رغم توجه به نگرانیهای امنیتی ریاض، در صدد بازنگری در نحوه ارتباط با حکومت عربستان است. «جن ساکی» سخنگوی کاخ سفید در این باره تصریح کرد: «رئیسجمهوری ایالات متحده قائل به ارتباط «همتا با همتا» است و ترجیح میدهد روابط با عربستان را از طریق تماس مستقیم با ملک سلمان بنعبدالعزیز پیش ببرد و محمد بنسلمان، ولیعهد این کشور در این رویکرد تازه جایی نخواهد داشت».
بایدن اما دروغ بامزهای گفته است! دموکراتها در طول دوران حضور خود در مسند قدرت نشان دادهاند اتفاقا قائل به ارتباط «همتا با همتا» نیستند. همگان به یاد دارند بنسلمان سال 2015 میلادی در حالی که وزیر جنگ رژیم سعودی بود، مذاکرات بر سر «آغاز جنگ یمن» را شخصا به صورت حضوری و البته در قالب «مذاکرات پنهان» با اوباما (رئیسجمهور وقت آمریکا) و جو بایدن، معاون وی انجام داد. آیا در آن زمان، مذاکره با فردی که حتی نفر دوم خاندان سعودی نیز به لحاظ جایگاه سیاسی نبود، مصداق «ارتباط همتا با همتا» است؟!
خشم دولت بایدن از بنسلمان، نه مربوط به «نسلکشی در یمن» است، نه مربوط به «حمایت تمامعیار سعودیها از داعش»! اتفاقا ولیعهد سعودیها در پیگیری و انجام این دو وظیفهای که از سوی کاخ سفید بر عهده وی گذاشته شده بود، سنگ تمام گذاشته است؛ کشتار بیرحمانه و وحشیانه دهها هزار شهروند یمنی از جمله هزاران کودک و دانشآموز بیگناه یمنی توسط سعودیها و اماراتیها، قابل کتمان نیست. همچنین پس از در هم شکستن خلافت داعش در عراق و سوریه توسط غیورمردان محور مقاومت، سعودیها جهت «بازتعریف داعش» و «تجمیع لشکر شکستخورده داعش در نقاط خاص منطقه» و «نگهداری مجدد آنها» سنگ تمام گذاشتند! مشکلات بایدن و دموکراتها با بنسلمان اینها نیست!
واقعیت امر این است که سال 2015 بنسلمان به دولت اوباما- بایدن تعهد داده بود در عرض کمتر از یک ماه (و حتی کمتر از 2 هفته)، انصارالله و ارتش یمن را نابود خواهد کرد و «زمین سوخته یمن» را در اختیار دموکراتها و رژیم صهیونیستی قرار خواهد داد تا بتوانند آن را به مثابه یک «دستاورد منطقهای» در تبلیغات سیاسی و بینالمللی خود عرضه کرده و حتی از «یمن اشغالی» به عنوان یک «بستر سیاسی- منطقهای» برای امتیازگیری از ایران و محور مقاومت استفاده کنند. اکنون 6 سال از آن زمان گذشته و خبری از تحقق وعده بنسلمان نیست! واشنگتن به وضوح دریافته است جنگ یمن اکنون صرفا مصداق «هزینهسازی برای آمریکا» بوده و در همین راستا، از پایان دادن به این نبرد سخن میگوید. در این معادله، یک سیاستمدار به عنوان متهم باید قربانی شود و چه کسی بهتر از بنسلمان برای دموکراتهای آمریکا؟!
دموکراتها از بنسلمان متنفر هستند، زیرا سال 2018 در حالی که دموکراتها جهت پیروزی در انتخابات میاندورهای کنگره خیز برداشته بودند، او پترودلارهای سعودی را به پای حزب جمهوریخواه ریخت تا اکثریت کنگره را از دست ندهند! حتی در انتخابات ریاست جمهوری سال 2020 میلادی نیز بنسلمان به مهره انتخاباتی ترامپ در آن سوی مرزهای آمریکا تبدیل شد. در این میان، بایدن معتقد است میتوان با قربانی کردن بنسلمان، کاری کرد که از یک سو انتقام دموکراتها از ولیعهد سعودیها گرفته شود و از سوی دیگر، در عرصه «دیپلماسی عمومی» و «تبلیغات بینالمللی»، از دموکراتها به عنوان «طرفدار حقوق بشر در یمن» و «خونخواه جمال خاشقجی» یاد شود! این یعنی «سگکشی» بایدن در ریاض!
این مسیری بود که خود بنسلمان مانند «صدام» و «کارادزیچ» و «پینوشه» انتخاب کرد و اکنون نیز در آستانه دریافت مزد خود از اربابان خونخوار آمریکاییاش است! ولیعهد سعودیها با پروندهای قطور از «کودککشی» و «کشتار مردم بیگناه منطقه» در حال حرکت ناخواسته و اجباری به سوی مسلخی است که بایدن و دموکراتها برای وی مهیا کردهاند! در هر حال، جایگزینی مهرههای جدید بازی از طریق قربانی کردن مهرههای قبلی، سیاستی است که جلادان آمریکایی- اروپایی ید طولایی در انجام آن دارند.
ارسال به دوستان
مارتین گریفیتس؛ فرستاده سازمان ملل یا حامی ائتلاف متجاوز سعودی؟!
مهدی گرگانی: مارتین گریفیتس، دیپلمات انگلیسی از فوریه سال 2018 مسؤولیت نمایندگی ویژه سازمان ملل در امور یمن را برعهده گرفت. در حالی که از گریفیتس به عنوان یک دیپلمات کارکشته انتظار میرفت به جنگ در یمن پایان دهد اما با گذشت ۳ سال از آغاز فعالیت وی نه تنها شاهد هیچ طرح و ابتکار صلحی نیستیم، بلکه به نظر میرسد عملکرد وی بحران یمن را پیچیدهتر کرده است.
1- مارتین گریفیتس تاکنون چندین طرح صلح برای توقف درگیریها در یمن ارائه کرده است و به کشورهای مختلف از جمله عربستان، امارات، اردن، ایران و دیگر کشورهایی که میتوانند در زمینه توقف جنگ در یمن موثر باشند، سفر کرده است. گریفیتس دسامبر 2018 مذاکرات یمنی-یمنی را در سوئد پیش برد و در نهایت موفق به حصول توافق برای برقراری آتشبس استان الحدیده نیز شد اما هنوز جوهر امضای این توافق خشک نشده بود که منابع یمنی از بمباران شدید الحدیده از سوی جنگندههای ائتلاف سعودی خبر دادند. ائتلاف سعودی تاکنون هزاران بار آتشبس الحدیده را نقض کرده است و نماینده ویژه سازمان ملل نیز در قبال آن همواره سکوت اختیار کرده است. بسیاری از ناظران، انصارالله یمن را پیروز مذاکرات سوئد میدانند، بنابراین سکوت گریفیتس در قبال حملات ائتلاف علیه الحدیده را میتوان در راستای جبران مافات ناکامی این توافق برای سعودی خواند.
2- جمهوری اسلامی ایران از آغاز جنگ یمن یک طرح صلح 4 مادهای پیشنهاد کرد که از سوی فرستادگان سازمان ملل نادیده گرفته شد. با این حال پس از پیشروی ارتش و کمیتههای مردمی یمن در چند جبهه از جمله در جوف و مأرب و روی کار آمدن جو بایدن و توقف ظاهری حمایتهای آمریکا از ائتلاف سعودی در جنگ یمن، مارتین گریفیتس بالاخره به ایران سفر کرد تا در زمینه برقراری صلح در یمن با مقامات ایرانی از جمله محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه دیدار و رایزنی کند.
طرح صلح 4 مادهای ایران که به سازمان ملل ارائه شد شامل آتشبس و توقف جنگ و ارائه کمکهای انساندوستانه و گفتوگوهای یمنی-یمنی و تشکیل دولت فراگیر است. به نظر میرسد گریفیتس که دستانش خالی مانده است، در سفر خود به تهران که بهمنماه 99 انجام شد به دنبال بررسی اجرای این طرح است که یک راهکار خوب برای حل بحران یمن است که تا پیش از این از سوی وی مورد بیتوجهی و بیمهری قرار گرفته بود.
3- برخلاف ائتلاف سعودی و حامیان غربی-عبری- عربی آن، عملکرد مارتین گریفیتس همواره از سوی انصارالله یمن مورد انتقاد شدید قرار داشته است. یمنیها بارها فرستاده ویژه سازمان ملل را به جانبداری و حمایت از سعودی و امارات متهم کردهاند.
احزاب یمنی سپتامبر 2020/ شهریورماه امسال، با انتشار بیانیهای، گریفیتس را به جانبداری و حمایت از ائتلاف سعودی متهم کردند.
در این بیانیه آمده است: فرستاده سازمان ملل به یمن با عدم درخواستش از ائتلاف سعودی برای آزاد کردن کشتیهای توقیف شده، همچنان به جانبداری از این ائتلاف ادامه میدهد. در این بیانیه همچنین از مقامات شورای انقلاب یمن و شورای عالی سیاسی خواسته شده بود تعامل با سازمان ملل را تعلیق کنند.
«محمد عبدالسلام» سخنگوی انصارالله هم اخیرا با اشاره به اینکه گریفتیس، سفیر انگلیس در لباس سازمان ملل است، گفت: وقتی گریفیتس، اقدامات هموطنان ما را که از خود دفاع میکنند، خصمانه توصیف میکند؛ او را نماینده کشورش (انگلیس) در لباس سازمان ملل متحد میسازد. طعنه انصارالله یمن به انگلیسی بودن عملکرد گریفیتس زمانی اهمیت پیدا میکند که بدانیم دولتهای اروپایی بویژه لندن از جمله فروشندگان اصلی سلاح به ائتلاف سعودی هستند. هر قدر جنگ یمن طولانیتر و فرسایشیتر شود به همان نسبت میزان فروش سلاح از کشورهای غربی به ریاض و ابوظبی افزایش و تداوم خواهد یافت. با وجود چنین شائبههایی باید به رزمندگان انصارالله حق داد از عملکرد گریفیتس ناراضی باشند و هیچ اعتمادی به وی نداشته باشند؛ کسی که ماموریت میانجیگرانه خود را به ماموریت جانبدارانه بدل کرده است.
4- ائتلاف سعودی بارها غیرنظامیان یمنی را هدف حملات خود قرار داده و از سوی نهادهای حقوق بشری مورد انتقاد قرار گرفته است اما گریفیتس عمدتا این حملات را محکوم نکرده و همواره در برابر آن دچار انفعال و سکوت بوده است. اما در برابر پیشرویهای ارتش و کمیتههای مردمی یمن، اوضاع بسیار فرق میکند. در چنین شرایطی گریفیتس نه تنها فعال و پرسروصداست، بلکه حملات ارتش یمن علیه ائتلاف سعودی یا مزدوران این ائتلاف در یمن را همواره محکوم کرده است(!)
به عنوان مثال، اخیرا با پیشروی نیروهای انصارالله در استان مأرب، مارتین گریفیتس اقدامات دفاعی ارتش و کمیتههای مردمی یمن برای آزادسازی کشورشان را خصمانه(!) خواند و از آن ابراز نگرانی کرد. در ۵ سال گذشته استان مأرب از اصلیترین پایگاههای ائتلاف سعودی در مرکز یمن بوده و رژیم سعودی برای تثبیت مواضع در این استان سرمایهگذاری زیادی انجام داده و نیروهای تحت فرمان خود را به انواع تجهیزات مدرن نظامی مجهز کرده است. به نظر میرسد تحرکات مارتین گریفیتس و محکومیت پیشروی نیروهای صنعا، بخشی از پازل ریاض برای جلوگیری از شکست سنگین ائتلاف در مأرب باشد.
جانبداری ناجوانمردانه نماینده سازمان ملل از ائتلاف متجاوز سعودی آنقدر صریح و مبرهن است که یک مجری شبکه «اللؤلؤ» به آن واکنش نشان داد و گفت: مارتین گریفیتس میگوید عملیات حوثیها در مأرب صلح را در یمن تهدید میکند! کدام صلح؟ عجیب است. سخن او مرا یاد سخنان «استفان دیمیستورا» فرستاده سازمان ملل به سوریه میاندازد که در ظاهر از فرآیند دیپلماتیک حرف میزد و در پشت پرده برای تشکیل نهادهای به اصطلاح مدنی(مخالف) در سوریه تلاش میکرد!
5- در استان مأرب، ائتلاف سعودی و مزدورانش در آستانه یک شکست تاریخی قرار دارند. نیروهای انصارالله طی روزهای گذشته در غرب و شرق مأرب پیشرویهای زیادی داشته و با تسلط بر چندین روستا و پایگاه راهبردی کوفل اکنون به 7 کیلومتری دروازههای شهر مأرب رسیدهاند. همزمان بسیاری از مردم مأرب در حال پیوستن به ارتش و کمیتههای مردمی یمن هستند و بسیاری از سران قبایل و شیوخ در جنوب یمن نیز با اعزام فرزندانشان به صف مزدوران سعودی برای جنگ در مأرب مخالفت کردهاند. در چنین شرایطی که ائتلاف سعودی در بدترین شرایط خود قرار گرفته است، حالا دولت جو بایدن خواستار توقف جنگ در یمن شده است(!) اما همزمان بر لزوم دفاع از سعودی در برابر حملات نیروهای یمنی نیز تاکید میکند!
واشنگتن به این نتیجه رسیده است که ائتلاف سعودی هرگز در جنگ میدانی در یمن پیروز نخواهد شد، بنابراین تلاش میکند زمین بازی را از جنگ میدانی به نبرد سیاسی و دیپلماتیک بکشاند تا از این طریق اهداف سعودی را در یمن محقق کند و به نظر میرسد ادعای جو بایدن در زمینه توقف جنگ یمن، فریبکاریای بیش نیست. «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا نیز در نخستین تماس تلفنی خود با وزیر خارجه سعودی ضمن تاکید بر حلوفصل سیاسی بحران یمن، تاکید کرد عربستان «یک شریک امنیتی مهم» برای آمریکاست و گفت: «ما در حالی که حوثیها (انصارالله) به عربستان سعودی حمله میکنند، کنار نخواهیم نشست!».
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|